2737
2734
عنوان

بعد از سه سال هنوز یادم نرفته

855 بازدید | 7 پست

عروسیمو میگم که دو تا اتفاق افتاد و من هنوز غصه میخورم . اول اینکه آخر شب منو از ماشین عروس پیاده کرد که با ماشین برادرش بریم بخاطر اینکه چون اجاره بود شوهر احمقم بخاطر اینکه شصت تومن بیشتر نده آبروی منو برد پول هم داشت ده میلیون تو کارتش بود سه چهار میلیون هم نقد همراهش بود دوم اینکه منو بجای اینکه ببره خونه خودم برد خونه مادرش بچه ها به زور اومد نمیخواستیش بیاد چه آبروریزی هم اونجا راه انداخت بعد که چه زندگی بدی برام درست کرد آنقدر که لوس و بچه ننه بود تو رو خدا یه چیزی بگید از یادم بره مدام تو فکرمه مرسی.

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..
زندگی پیچو خم زیاد داره خودتو الکی زجر نده گذشته دیگه کسی ام یادش نیست خودت داری خودخوری میکنی گلی.

هنوز نتونستم هضمش کنم با احترام باهام رفتار نکرد هیچوقت درکم نکرد اطرافیانش هم یه مشت گاو هیچی بهش نگفتن هوشیارش نکردن نمیدونم شاید هم از رو بدجنسی کاری نکردن.

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

منم یه خاطره افتضاح از عروسیم دارم هیچوقت فراموش نمیکنم اونم این که اون مسووله پذیرشه هتل که یه دختره عقده ای بود برامون اهنگ نذاشت برداشت اهنگای خواجه امیری و اینا گذاشت.خودمونم اهنگ بردیم اصلا بی کلام بودن ولی باهامون لج کرد و همین باعثه دلخوریه بین منو شوهرم شد اخه خیلی تلاش کردیم بهمون خوش بگذره همه چیز عالی بود ولی یهو من عصبانی شدم گفتم اه با این تالار گرفتنت در صورتی که جزو بهترین تالارای شهر بود شوهرمم بهش برخورد دیگه رفت توی قیافه😐هیچوقت اون دختررو حلال نمیکنم هیچوقت

غرب زدگی اثری از جلال آل احمد است.جلال آل احمد در این کتاب میگوید:غرب‌زدگی آفتی است که از غرب می‌آید و ما را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند. آدم غرب‌زده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید می‌کند.جلال در این باره میگوید:«آدم غرب‌زده هرهری مذهب است به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بی‌اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همه چیز برایش علی‌السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است!نه ایمانی دارد،نه مسلکی،نه مرامی نه اعتقادی،نه به خدا یا به بشریت،نه در بند تحول اجتماع است و نه در بند مذهب و لامذهبی،حتی لامذهب هم نیست هُرهُری است.آدم غرب‌زده، شخصیّت ندارد.چیزی است بی اصالت. خودش و خانه‌اش و حرف‌هایش،بوی هیچ چیزی نمیدهد. بیش‌تر نماینده‌ی همه چیز و همه کس است.آدم غرب‌زده، معمولاً تخصّص ندارد، همه کاره و هیچ کاره است؛ امّا چون به هر صورتی درسی خوانده و کتابی دیده و شاید مکتبی، بلد است که در هر جمعی، حرف‌های دهن پر کن بزند و خودش را جا کند. شاید هم روزگاری تخصّصی داشته؛ امّا بعد که دیده است در این ولایت تنها با یک تخصّص نمی‌توان خر کریم را نعل کرد، ناچار به کارهای دیگر هم دست زده است. عین پیرزن های خانواده که بر اثر گذشت عمر و تجربه‌ی سالیان، از هر چیزی مختصری می‌دانند و البتّه خاله زنکی‌اش را.(کتاب بخون دوست عزیز،کتاب بخون)من نمیتونم به همه ی عقاید احترام بذارم،چون احترام به عقاید پوچ و بی ارزش در واقع توهین به شعور خودمه
منم یه خاطره افتضاح از عروسیم دارم هیچوقت فراموش نمیکنم اونم این که اون مسووله پذیرشه هتل که یه دختر ...

شکایت میکردین ازش 

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..
شکایت میکردین ازش 

دیگه نمیشد.خیلی پیچیده شد.همون شب همسرم باهاش دعواش شد اعصابمونو به هم ریخت

غرب زدگی اثری از جلال آل احمد است.جلال آل احمد در این کتاب میگوید:غرب‌زدگی آفتی است که از غرب می‌آید و ما را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند. آدم غرب‌زده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید می‌کند.جلال در این باره میگوید:«آدم غرب‌زده هرهری مذهب است به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بی‌اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همه چیز برایش علی‌السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است!نه ایمانی دارد،نه مسلکی،نه مرامی نه اعتقادی،نه به خدا یا به بشریت،نه در بند تحول اجتماع است و نه در بند مذهب و لامذهبی،حتی لامذهب هم نیست هُرهُری است.آدم غرب‌زده، شخصیّت ندارد.چیزی است بی اصالت. خودش و خانه‌اش و حرف‌هایش،بوی هیچ چیزی نمیدهد. بیش‌تر نماینده‌ی همه چیز و همه کس است.آدم غرب‌زده، معمولاً تخصّص ندارد، همه کاره و هیچ کاره است؛ امّا چون به هر صورتی درسی خوانده و کتابی دیده و شاید مکتبی، بلد است که در هر جمعی، حرف‌های دهن پر کن بزند و خودش را جا کند. شاید هم روزگاری تخصّصی داشته؛ امّا بعد که دیده است در این ولایت تنها با یک تخصّص نمی‌توان خر کریم را نعل کرد، ناچار به کارهای دیگر هم دست زده است. عین پیرزن های خانواده که بر اثر گذشت عمر و تجربه‌ی سالیان، از هر چیزی مختصری می‌دانند و البتّه خاله زنکی‌اش را.(کتاب بخون دوست عزیز،کتاب بخون)من نمیتونم به همه ی عقاید احترام بذارم،چون احترام به عقاید پوچ و بی ارزش در واقع توهین به شعور خودمه
دیگه نمیشد.خیلی پیچیده شد.همون شب همسرم باهاش دعواش شد اعصابمونو به هم ریخت

عقده ای و حسود بوده بدبخت

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز