دوستان من یه برادر دارم که از برادری فقط اسمشو یدک میکشه....الان حوصلم نمیکشه بقیه رفتاراشو توضیح بدم...ولی دیروز یه پیامک زده که راجع به مهمونی و رفت و امده....و توضیح داده که الان مرغ و گوشت گرونه و زیاد انتظار مهمونی نداشته باشین....برید یه ساعت بشینید و پاشید!این برادرم مجرده و با پدر مادرم زندگی میکنه!خرج خونرو هم بابام میده!اصلا وقتی هم میرم اونم شاید ماهی یه بار برم خونه ی بابام;و شاید سه ماه یه بار واسه وعده ی غذایی بریم;خیلی بی احترامانه برخورد میکنه!ولی همش میاد خونه ی ما میخوره با خودشم میبره!البته تقصیر مادرمه !چون مادرم بشدت از رفتارهای غلط و اشتباه این برادرم حمایت میکنه!طوری که انگار تنها بچش اونه!وضع مالی بابام اینا هم خوبه ;حالا قبلنا که میرفتیم مامانم تخم مرغ اب پز یا مربای خالی میزاشت جلومون!اعتراض کردم کمی بهتر شدن....با اینحال هنونطور که گفتم مگر دعوتمون کنن واسه شام یا ناهار بریم....در غیر اینصورت در حد سر زدنه!
خب
خوب تو که اینهمه بی احترامی بهت میشه نرو
راحت و اسوده
یه ساعت بشین و بیا
خب ...
بهش محل نزار
کار خودتو کن
شاید مدرمادرتون بهش گفتن. بعید میدونم کسی‌سرخود برا خونه پدرش تکلیف معین کنه
بزار ازدواج کنه ببین چه سفره ای برای همسرش پهن کنه.
داداشت که خیلی به ملاحظه س.شمام واسش کارخاصی نکن ولی خونه بابات اینا فقط واسه سرزدن برو دوسه ساعت بمون برگرد ساعتشم طوری باشه که به ناهار یاشام نخوره چه اشکال داره خیلیا توشهرما همینجوری میرن و شام یاناهار فقط گاهی نگهشون میدارن.مثلا 5 برو تا 8 برگرد
من بودم رفتوآمدموکم میکردم وبیشترتلفن میزدم.برای شام یاناهار هم نمیموندم هرگز مگه دعوت بشم و بعدهم من دعوتشونو با دعوت جبران میکردم.
چقدرخسیس محردیتون هم اینشکلی باهاتون تا میکردند؟بنطرم تا مبتونی خونشون نرو .حتی سرزدن..دوروز دیگه میگن میوه میخورن خونمون
بهش می گفتی به تو ربطی نداره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
