درد خودت کمه ولت نمیکنن از بس دخالت میکنن بابا این زن هم زایمان داشته هم ممکنه افسردگی بعد از زایمان داشته باشه هم یه فسقلی رو گذاشتن تو بغلش که تمام شب بیداره دیگه گنجایشه حرف و حدیث نداره که
آدمها را مهم نکنید.همانطور که زیرشان را خط میکشیدبه آنها نشان دهید که بلدید دورشان را هم خط بکشید.آدم ها که مهم شوند دیگر به چشمشان ریز میرسیدبه آنها یادآوری کنید که این خودِ شما بودید که آنها را واردِ عرصه کرده اید تا خودکارهای قرمزتان جوهر دارندشروع کنید خیلی ها را باید پر رنگ تر خط بزنید.(دوست عزیز من ممکنه نظرم باهات فرق کنه ولی دشمنت نیستم. بهم احترام بزاریم در کنار تفاوت عقاید. بهم عشق بدیم دنیا قشنگ تر میشه😘😘😘😘)
من هی مادرشوهرم میگفت بچه بیار اوردم تو حاملگی بارداریم پرخطر بود استراحت مطلق بودم.بعد نه زنگ میزد حالمو بپرسه نه میومد بهم سر بزنه.از گشنگی صبح تا شب گریه میکردم یه کاسه غذا نفرستاد.اخه اونا نزدیک بودن مامانم اینا هم دور بودن هم رفت و امد نداشتیم.بعد که افتادم بیمارستان اومد گریه کرد گفت اگه سالم برگردی خونه رو چشام تو و بچتو نگه میدارم.اما من زایمان زودرس کردم و بچم مرد.الانم میگه باز بیار اما من حسرت نوه رو به دل سنگ و بی رحمش میذارم.
عشق مثل جنگ می مونه...شروع کردنش راحته...تموم کردنش سخته...فراموش کردنش محاله...