بچه ها من نگران بودم به مادرشوهرم اینا بگم بچم دختره زیاد خوششون نیاد امشب شیرینی گرفتیم رفتیم گفتیم خیلی خوشحال شدن پدر شوهرم که خیلی ذوق کرد. مادرشوهرمم خیلی خوشحال شد کفت دختر برات میمونه خیلی خوبه بعدم یک تومن تو پاکت گذاشت گفت براش هرچی دوست داری بخر .
قبلش همش استرس داشتم میگفتم حتما لب و لوچشون آویزون میشه چون شوهرمم تک پسره. خواهرشوهرمم یه لباس دخترونه هدیه داد.