دوستم قبلا با یه پسری دوس بود اون هی بهش پیشنهاد ازدواج داد
اینم رد کرد
مادرش هی گیر داد بود زن بگیره
تویه بحرانی که دوستم مجبور شد بره از ایران اومد دید پسره زن گرفته
عکس عقدش رو دید
خیلی بهم ریخت
۱۰اردببهشت پارسال بود
حالا پسره برگشت اینم دوسش داره
و بهش گفته تو گفتی من اهل ازدواج نیستم
الانم نیازی نیست بامن ازدواج کنی فقط باهام باش
دوستم هم دوستش داره دیوانه وار
ولی خوب می گه اون متاهل
بین عقل احساس مونده
خودتون جاش بزارید بعدا نظر بدین