من باخانوادش مشکلی نداشتم..ولی مامانش تقریبا ب کل محل گفت بچه دارنمیشه ی دکترم نمیره..درحالی ک مشکل از شوهرم بود و کلا پسرش ک پسرپیغمبره وحرفای زیاد..و ی روزم اومد خونم گفت برو خونه بابات..منم رفتم😄😄😄
الانم باهاشون در حد متعادل رفت وامد دارم ورفتارم معمولیه ولی ته دلم واقعا ازشون بدم میاد