نمیدونم چی داره که با وجود اینکه شوهرم خیلی دوستم داشت هر موقع میومد خونم از شهرستان اشوب بپا میکرد الان هرچی تو دلم بود بهش گفتم هر چی از دهنم در اومد مطمعنم میره ازون طرف پسرشو پر میکنه هر چند تا الان اینکارو کرده ،نمیبخشمش خدا
قشنگ تعریف کن
ب م ش گفی
شوهرم از اول زندگیش هیچ مشکلی نداشت همیشه تو جمع ازم تعریف میکرد ،بعد از یه ماه رفتم سرخونم حرفای جدید میزد ایرادای الکی
ای خدا لعنتشون کنه مثل سگ جون میکنن
تا وقتی که فهمیدم همش حرفای مادر شوهر و خواهرشوهرمه چشم دیدن رفتار شوهرم با منو نداشتن،البته مقصرم شوهرمه که به دهن اونا نگاه میکنه،من خیلی بدبختم
وا یعنی هس مادری که اینطوری زندگی پسرشو بریزه بهم؟
شوهرم که از گل نازک تر نمیگفت بهم کاری کرد که موقع حاملگیم چنبار بزنه تو گوشمو بگه برو خونه بابات
همش ایرادای الکی که مثلا دوس دارم تو جمع اینجوری باشی اونجوری کنی من سرکار میرفتم کارمم سخت همیشه نمیرسیدم که به خودمم توجه کنم
مادرشوهرا عجیبن .مادرشوهر منم خیلی حسودی میکرد وهمچنان هم داره .ادعاش میشد خیلی خانواده درستی هستن و همیشه میگفت این پسرو من تربیت کردم بهت دادم.روزی که همسرم خیانت کرد به مادرش گفتم (البته خیلی ناراحت شد وباشوهرم حسابی دعوا کردن )ولی همچنان رو داره میگه پسر من ساده س گولش زدن🤐هی میگم‌توی ۳۵سالگی گول خورده؟؟؟؟؟پسرت شروع کننده بوده چی میگی شما!بازم عین طوطی تکرارررر که ما اینطوری نیستیم فلانیم این ساده س میخوام خودمو جررررر بدم اینطوری میگه
داشتم باهاش بحث میکردم یه قطره اشکم از چشاش نریخت همش گفت پسرم خوب کاری کرده فلان کرده من همش گریه میکردم اما اون تا الانم معلوم نیس چی بهش گفته منکه خونه بابامم
میگه پدر مادرت پرت کردن درصورتی که از هیچی خبر نداشتن ،چون خودشون یکسره شوهرمو پر میکنن فک میکنن خانواده منم اونجورین
جريان رو اصلا نگفتي عزيزم
سرچي دعوات شده
چرا خونه باباتي
ادای ادمای مومن دین دارو نماز خونم درمیاره ،جالب اینجاست که فامیل نزدیکم هستیم و تا این حد نشناختمشون
فقط دعا میکنم هرکار بازندگیم کرد سرش بیاد نتیجه کاراشو برداره الهی
دلم خیلی پره و شکسته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
