2777
2789
عنوان

و اینک بله برون

1064 بازدید | 23 پست

قبل بله برون خواهرا و مادرش اومدن که در مورد رسم و رسومات صحبت کنن ، ما هم گفتیم ما رسم داریم لباس عروس یا پارچه ی لباس عقدش به همراه کیف و کفش ، یه روسری ، چادر عقد ، قرآن و یه آینه کوچیک ، کله قند و انگشتر برای عروس میارن

روز بله برون شد و طبق معمول دیر کردن ، فامیلای ما کلی منتظر موندن تا اینا تشریف بیارن 

 بعد کلی تاخیر که رسیدن دیدیم فقط خودش اومده با مامان و بابا و دو تا خواهراش ، حتی شوهر خواهراش رو نیاورده بودن 

لباس و پارچه که هیچی ،یه کله قند آوردن،  یه چادر دوخته شده ، با یه انگشتر و یه جعبه که تا روز عقد فکر می کردم قرآنه ولی روز عقد که باز کردیم دیدیم پسته و بادوم خراب و کهنست که انگار چندین ساله که مونده

لباس عقد رو هم که بهش گفتم هی پیچوند آخرش مامانم برام خرید همه چیز رو

اکثرا وسایل بله برون بقیه رو من و مامانم تزئین می کردیم ، خیلی دلم می خواست ولی اینا حتی از این گل های کنار خیابون برا من آوردن

از کنار همه این کار هاشون ساده گذشتم و روز به روز همه چی رو بدتر کردن   

یه روزی میرسه که دیگه به این کارهاشون فکرهم نمیکنی..


جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم خیلی عذاب کشیدم تو دوران نامزدی و عقد سره خرید کردن

بعد هفت سال هنوز یادم نرفته چقد با من که فقط ۲۰ سالم بود دشمنی کردن سره خرید کردن 



زندگی زیبا شد، درست از همان زمانی که تو تمام زندگیمان شدی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792