یکماهه زایمان کردم بعد یه حاملگی شدیدددسخت دیابت و انسولین فشاربالا کلیه دردای شدید ک دو دفعه حتی عمل شدم بعد رایمانم بچم چن روز بستری شد بیمارستان الان بشدددت حال روحیم خرابه خونه مامانمم ولی بنده خدا پیره نمبتونه خیلی کمکم باشه همینقدر ک غذامون رو آماده کنه زیادی لطف کرده بچمم خیلی بی خوابه منم اصلا ب شب بیداری عادت ندارم همش میترسم نکنه من بخابم بچم بالا بیاره زبونم لال خفه بشه نکنه بیفته رو بینبش نتونه نفس بکشه چون بچه قبلیم نارس بود خیلییی چیزا رو بایدمراعات میکردم آخرشم بعد۳۱ روز نموند الان شدید میترسم چیکارکنم توروخدا یه چیزی بگین دلم قرص بشه.ممنونم
شوهرمم کارش از ۷صبح هست تا۱۱ شب روزی سه چهاردفعه میاد سرمیزنه بهم ولی متاسفانه فقط فک میکنه میوه و گوشت و مرغ بخره بیاره شکمم سیر باشه دیگه وظیفش تمومه مهر و محبتی عشقی هیچی ب هیچی 😔
به نظرم برو ورزش صبحا به باشگاه ثبت نام کن ورزش کن کلی رو روحیه آت موثره و همچنین اینکه خیلی زود هیکلت رو فرم میاد
اصلا نگران نباش هیچ اتفاق بدی نمیفته تا جایی که میشه نور طبیعی خونه رو زیاد کن موسیقی لایت پخش کن با صدای کم به حدکافی اب بخور ولرم باشه البته کافی بخواب و به تغذیه ات برس چیزایی مثل ابگوشت و سیرابی پخته شده و گوشت توی شیشه بخور پرخوری اصلا نکن جوری که معده ات سنگین بشه و میوه و سبزی تازه و سالم عصرها بخور چندتا بادام خام و خرما هم صبح بخور دوست من .بچه رو به خدا بسپر که مهربان ترین مهربان هاست
سوره جاثیه بخون برای حفظ فرزند
آیت الکرسی هم زیادبخون
همه چیز بخودت بستگی داره میتونی اینقدر به اینا فکرکنی و ضعیف وناتوان بشی یانه برعکس قوی ظاهربشی
بهرحال فکراین شب بیداریا ونگهداری فرزند رو کردی که باردارشدی
یه مادرقوی باش
یاد خدا آرامبخش دلهاست...
ب خدا توکل کن، منفی بافی نکن، ب آینده شیرینتون با بچه فک کن، باشوهرت درددل کن سبک میشی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
