انقد بدم میاد بریم جایی بعد نشه کنسل شه خونه نباشن مهمون بیاد بارون بیاد نتونیم بریم اه اه
البته چون خونه بابامم اینارو قبول کردم خونه خودم باشم عمرا حداقل میرم جایی حوصلم خراب نشه
میرفتیم خونه عمم من مامانم خواهرم بعدش خواهرم همش تلفن حرف میزد پیشت میموند جلوتر میرفت صداشو انداخته سرش جروبحث و دعوا میکرد اییش
بعد از مامانم پول خواست مامانمم گف ندارم فحشش داد گف چجور زنی هستی پول نداری بعدش یهو دیدیم نیست بعد دیدم داره از دور میاد گوشی هم گوششه انچنان اومد غر زد برید شما میام دیگه اه رفتم شار ژ خریدم بعد درشون رسیدیم درو زدیم خونه نبودن شمارشم مامانم نداشت گوشی شو نگا میکرد خواهرم اومد گف شمارشم نداره دید نبود غر میزد بعد من تلفنو ازش گرفتم زنگ بزنم خونشون حفظم بود جواب ندادن زنگ زدم به مامان بزرگم چون پنجشنبه ها اونجا میرن میدونم اونم گف اره اینجان بعد مامانم به بابام زنگ زد گف بیایین خونه پس خواهرمم جلوتر از ما انچنان با گوشی بود بعدش رسیدیم کوچه خودمون ما اومدیم حیاط انچنان اونجا حرف میزد وسط کوچه بعد غر غر اومد خونه رفت داخل میدونم رفت اتاق الانم ادامه جروبحث هست منم نرفتم تو نشستم تراس چون واقعا حوصله شنیدن صداشو ندارم وقتی بحث میکنه بعدش مات و دیوونه موندم اینجا حرص میخورم
الان صداش میاد داد میزنه سر مامانم اه اه
میره انگار ببینتش هرروز هروز
هم اونا خونه نبودن برگشتیم و هم واس اداهای این دیوونه میشم حرصم گرفته
چی کنم اه