سلام دوستان
من در بارداری بسیارحساس شدم جوری که هراسترس یامحیط متشنج حالمو وحشتناک به هم میریزه!امشبم مادرشوهرم بخاطر دوتا دونه مرغ انقدر غرغر کردکه حالم بد شدودر رفتم..خونم پیش همه وناچارا خیلی چیزها مشترکیم!خودم هیچی برای بچم نگرانم چیزیش نشه با وجود این مادربزرگ!چکارکنم واقعا فکرم به هیچ جانمیرسه!
تا میتونی تو محیطی که هست ،نرو .تنها راهه
مگه داستان مرغ چی بوده؟
چیتون مشترکه؟
هیچی باید بسازی😒همین الان منم اعصابم خوردشد لباس گرفته شوهرم براپسرم،،یقه ش تنگبود نمیزاشتن تنش کنم هولم کردن بچم ترسید،،،مادرشوهرم دادمیزنه سرم که چرااینطوری میکنی😔ینی اون دلسوزتر ازمنه،،،بزور لباسو ازم گرفت تنش کنه نتونس انداخت دور گفت این چیه گرفتید،منم گفتم شما که گفتی من بلد نیستم،اه ازاین ناراحتم دیگه راهی شد توهمه چی دخالت کنن
