خانمان من با رفیق بازی شوهرم مشکلات زیادی داشتیم چند بار با دوست دخترای دوساش و اسنا زفته بودن بیرون و من خونه بودم یکبار دیگم کلید داده بود دوست و دوست دخترش آمده بودن خونه وقتی که من نبودم و به من دروغ گف و چند روز زندگیمون جهنم بود و خانواده ها آمدن صحبت کردن و گف دیگه تکرار نمیکنه ولی چهارشنبه سوری منو گداشت توخونه رفت بیرون با دوسش بعد امد خونه تو گوشیش یه شماره زنگ زده بود دختر بود سیو کردم گفتم بهش نگم بعدا مچش بگیرم اما یه اتفاقای افتاد ک فهمید ...و من امار دختر رو دراوردم فهمیدم مطلقس و با دوست شوهرم دوسته و من به دهتره پیام دادم بهش هشدار دادم و اونا زنگ زدن ب شوهرم گفتن و بحثمون شد و دست روم بلند کرد و منو گذاشت خونه بابام الان ۴ روزه...و نه زنگ زده نه هیچی حتی جواب تلفنم نمیده..
دارم دیوونه میشم نمیتونم تحمل کنم
شماها چند روز قهر خونه باباتون رفتین؟؟؟