2737
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واقعا مردا تو کوچه خیابون تحریک میشن؟جدی؟

حتما میشن .بی حجابی بدتر از بدحجابیه.پوشش های عجیب و غریب و جلف باعث توجه همجنس میشه چه برسه به غیر هم جنس اونم از نوع۱۸، ۱۹ ساله

مثلا؟

ادم معتقدی باشه، ظاهرش خوب باشه، اهل خانواده و زندگی باشه نه تیپ خفن زدن و خیابون رفتن و اینا، خانواده خوبی داشته باشه، شاغل بودنش هم برام مهم نیست چون خودم حقوقم کافیه بنظرم، پر یک کلام در کنارش ارامش داشته باشم و احساس خوشبختی کنم

2728
خودتم این مدلی دوست داری ؟؟ مثلا تو خونه لختی بپوشه و ارایش غلیظ کنه مشگل داری؟

تو خونه که منظورم نبود!!

منظورم بیرونه! 

من فرقی برام نداره چادری باشه یا مانتویی، همین که معتقد باشه کافیه

2738

چرا من خیلی بهم سخت میگذره... واقعا سخت میگذره...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
من اشناشدم با سه نفر ولی تو فکرازدواج نیستن.  همه دنبال دوستی ان. دلم خونه خودمو میخواد زندگی ...

دقیقا درکت میکنم.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
خب این که غیر ممکنه ولی بازم واسه دخترا قابل کنترل تره. بیچاره پسرای مجرد که دن به راه تو کوچه تحریک ...

انفاقا خانم ها براشون سخت تره... سخته توضیح دادنش...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
منم نمیتونم کنترل کنم. از ۱۵سالگی خودارضایی میکردم.  بعدش تا یک مدت راحتم. نمیدونم به خاطر چی ...

این کارو نکن... حرامه...روح و جسمت آسیب میبینه...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس شیشم

mm1345 | 9 ثانیه پیش
2687
2730