شوهر منم اوایل خیلی منو ضایع میکرد خانواده ش ذوق مرگ میشدن من تا جایی که میشد جلوشون بهانه نمیدادم که شوهرم حرفی بهم بزنه چند بار هم ازش خواستم جلو. دیگران احترام منو. نگه داره الان خوب شده
هیچ کاری نکردم ورشکسته شده تلافی سر من در میاره بهش گفتم آگه یه بار دیگه اینکار کنی مهرمو میذارم اجرا مادرشوهرم الان انقد خوشحاله که شوهرم بلند شد پیشوند و به سمتم اومدم بااینکه روم دست بلند نکرد ولی خیلی خورد شدم میخواستم طلاق بگیرم بعد به خاطر شرایط همسرم بیخیال شدم به خودشم گفتم به خاطر شرایطش کوتاه اومدم 5 روز عید فقط دعوا کردیم خیلی ناراحتم اینم عید امسال من تورک خدا یکم باهام حرف بزنید
خوب الان وقتی من اینطوری خورد میشم جلو خونوادش یه سوال دارم من حس میکنم این زندگی مثل زندگی بی حجب و حیا نرفته که نمیشه دیگه حجب و حیا بین ما از بین رفته با کتک زدن شوهرم فحاشیهای رکیک به خونوادم هرچند اینا رو تاحالاجلودیگران انجام نداده ولی خوب کتک زدن درد آمون هل دادن صورت یا یه سیلیه توروخدا شوهری شما هم اینطوری ان؟؟؟