بچه ها میدونم چن بار گفتم برا خیلیا تکراری شده اما مجبورم دوباره بگم که بتونید قضاوت کنید؛؛ خواهرم پگاه ۴ سال ازم بزرگتره ۱۴ سالش که بود با ی پسر لاوبالی دوس شد و گفت یا این یا هیچ کس دیگه😐بلایی نموند سرمون نیاره چن نمونه از هزارتا میگم(پسره بش شیشه های عجیب غریب میداد میریخت تو غذای خانوادم که رضایت بدن ازدواج کنن؛؛ طلا هاشو برمیداشت میداد به پسره میگفت گم شدن؛؛؛ گوشت و پسته و هرچی تو خونه بود میداد به پسره ؛؛ اگه مامانم به چیزی شک میکرد میگفت پریا شاهده (من) میزاشت به دروغ دست به قران بزنم که مامانم قانع شه ی بار ترسیدم گفتم روقران نمیزنم تمام لباسامو تو تنم پاره کرد::::: )خلاصه ۱۵ سالگی زن اقا شد و همون شب عروسی باردار شد
عجب خواهر خفنی
پگاه
خوب بقیش؟
خب
گوشت برا چیش بوده پسره 🤤🤤🤤
ویارش بد بود و همش خواب بود و مامانم منو میفرستاد تمام کاراشو بکنم تمام خرجش با پدرم بود پسره قمار بازی کرد بابا پولشو داد(پگاه مییاد با کولی بازی و بدبخت شدم مردم از گرسنگی پول از بابام میکشه)
به سلامتی. ماشالا چقد سریع باردار شده
پسره مهره مار داشته
باز خوبه زودتر حامله نشد
آبرو داری کرد🤐
هوووففف
عجب خواهری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
