2410
2553
عنوان

تیکه انداختن پدر بزرگ شوهرم

1072 بازدید | 62 پست

روز اول عید که رفتیم خونه پدر بزرگ همسرم

پدر بزرگش رو کرد بهم   همسرم و گفت که زنت خوب بردتت طرف شهر خودش.بعدش رو کرد به من و گفت ولی رحمت به شیری که خوردی که عجب شیری بوده که کاری بوده و کلا پسره رو کندی و بردیش اونجا

من اصن موندم چی بگم بهم  

به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود  


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2720

عامل پیشرفتت چی بوده؟خیلی دوس دارم بدونم چی کار میکنید شوهراتون رو میکنید میبرید

دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم.......خیلی حسین زحمت ما را کشیده است.......السَّلامُ عَلیکَ یااَباعَبْدِالله...
2714

میگفتی: از مرد پرسیدن اهل کجایی؟ گفت هنوز زن نگرفتم !

 راه و رسم مردن را در مجال زندگانی دنیا نیاموخته ایم. چه گرانبهاست در نظر پروردگار، مرگ پاکان؛ همچنان که چیزهای کمیاب گرانبها هستند. به شما راست میگویم، به راستی من در این جهان به امتیازی آمده ام که تا کنون به هیچ بشری داده نشده،زیرا خدای ما انسان را نیافرید که در جهان او را باقی بگذارد بلکه او را آفریده است تا در بهشت بگذاردش. 🍀 jesus christ.  به نام قدرت مطلق، نيروى برتر، نيرويى كه قدرتت از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب گسترده شده. Angel 

نکته ای که هست اینه که شهری که شوهرم اصالتا مال اونجاست و کار میکنه با شهر محل زندگی و کار من حدودا چهل دقیقه فاصله داره و همسرم هر روز این مسیر رو میره و میاد و شهر محل کار و زادگاه من زندگی میکنیم

بعدشم من چون غریبه هستم انگار از من خوشش نمیاد  

به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز