2410
2553
عنوان

مامانهای آبان 92+ نی نی های ناز و سالم و باهوش

| مشاهده متن کامل بحث + 1218364 بازدید | 15785 پست
نفس بادصبا جوون!
یه کم دیگه منتظر بمون، اگه بازم همینطوری بود و بنظرت غیرعادی اومد حتما برو بیمارستان که خیالت راحت بشه. انشاله که چیزی نیس... بهرحال آدم سرسری هم نگیره خوبه!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام مامانا خوبید؟

پریا جون خدارو شکر لکه بینیت قطع شده برای یبوست هم برگ سنا معجزه میکنه ولی اصلا نمی دونم که تو دوران بارداری میشه خورد یا نه از دکتر یا عطاری بپرس.راستی در مورد مادر شوهر من دیگه عاجز شدم و نمی تونم چیزی گم کم آوردم بهتر چیزی نگیم که حرص بخوریم.شما بیمارستان بابک رو میشناسی؟من هیچ وقت به حرف اون دکتر بیشعورش همچین کاری نمیکردم.

نازنین جون خدارو شکر که همه چیز خوب شده خوش به حالت خیالت راحت شد بابت این فشار دادن شکم انقدر فکر من و مشغول کرده تا یکشنبه برم ببینم دکترم چی میگه.بلهههههههه ما هنوز درگیر این مرخصی هستیم باور کن زایمانم یکنم ولی هنوز این بیمه درست نشده و آخرشم مجبور میشم از مرخصی زایمانم کم کنم.

نیلی جون انشاالله زایمان راحتی داشته باشی.

سلین جون مرسی دیدم.

قو جونم جدی جدی دوشنبه زایمان میکنی؟اصلا باور نمیکنم.مرسی تیکر عزیزم و دیدم تیکر خونم اومده بود پایین.راستی شوشوی منم خیلی مصر به زایمان طبیعی بود ولی دیشب رفتم سایت یوتیوب فیلم زایمان طبیعی رو نشونش دادم البته فیلم نشون نمی دادها چون سن میخواست منم هر چی وارد کردم نمی شد کصافط خلاصه کلا منصرف شد از طبیعی زایمان کردن من.خخخخخخخخخ.راستی قو جونی اسم پسملیه من عوض شد آریا بید.

عاطفه وووییییییییییی الان یه عالمه خونریزی داری یعنی؟در مورد خونه تکونی به غلط کردن افتادم هی گفتم کاش خودم تمیز کرده بودم انقدر که غر زد.

اکرم جون انشاالله به حق همین ماه عزیز خدا یه نی نی ناز و سالم بهت بده.

بی همتا جون نسبت به همیشه کم شده بود ولی دکتر بیمارستان اقبال گفت اصلا لازم نیست همش بچه رو چک کنید فقط یه بار بعد از ناهار باید سه تا چهار تا حرکت داشته باشه یه بارم یعد از شام چون بچه تو این سن بیشتر میخوابه.

مسی جون بله ما هنوز درگیر بیمه بیدیم.حالا مامانم خیلی نذاشت بگم ویلا فحش بارونشون میکردم زنیکه.

مامان امین جون خوا خفت نکنه دختر کلی خندیدم برای اون مارمولک بازیت.خخخخخخخخخخخخ.واقعا جدیدا دیگه دکترا پول میدن مدرک میخورن دور از جون اندازه ی خرم نمیفهمن نخواست به من بگه برو یه یه چیزه شیرین بخور دوباره ان اس تی شو اگر دوباره مشکلی بود دنبال راه حل میگردیم.

سارا جون وسایلای نی نیت مبارک باشه خوشگلن.

غزاله جون قدم نو رسیده مبارک خدارو شکر که زایمان راحتی داشتی انشاالله که نامدرا باشه.

آیسان جونم قدم نو رسیده ی شما هم مبارک باشه حتماااااااااااا زودی بیا عکس گل پسملی رو بذار.

ابریشم جون منور فرمودی بابا دلمون برات تنگ شده زودی بیا عکس دخملیت رو بذار دیگه.

پگاه جونم انشاالله که هیچی نیست و خوابه نی نیت حتما بیا زودی خبر بده .

ماری جون و الی جون انشاالله شماها هم زایمانای راحتی داشته باشید.



Lilypie Premature Baby tickers
سلام دوستای گلم

35+3


غزاله جون مبارکه...نی نی نازتو از طرف ما ببوس


ابریشم جون بابا 3 -4 ساعت که خیلییییییییی خوبه من فکر میکردم 1 ساعتم نشه خوابید خخخخخ...خدا به هممون صبر و تحمل اون روزا رو هم بده


مامان ساراکوچولو مبارکه وسایل دخملت باشه گلم


دزیره جون بازم تبریک اسمشم خیلیییی:*


ماری جون وآلاله حون انشاالله هر موقع به صلاحتونه زایمان کنید
2720
سلام به همه

من یه ذره خونه تکونی داشتم یه ذره عروسی داشتم یه ذره هم تنبلی داشتم. این شد که هی اومدم خوندم و جواب ندادم و هی اومدم خوندم و جواب ندادم تا دیگه کلییییییییییییییی واسه جواب دادن دیر شد! دیشب رفته بودیم عروسی دختر عمه شوهر جان. خیلی از عروسی خواهر شوهر جان بهتر بود و کلا حالم خیلی جالبتر بود. تازشم رفتم آرایشگاه موهامو رنگ کردم. البته یه رنگ قهوه ای تیره که زود از سرم بردارن و فقط اون سه رنگی موهام تبدیل شد به دو رنگی تیره! ولی یه احساس بدی دارم. از دیروز که سرم رو رنگ گذاشتم هی کف سرم داغ میشه! مخصوصا در مجاورت با بالشت. همش خیس عرقم از سر. اصلا از گرما دیگه خواب ندارم! دو بارم از صبح تا حالا شستم حسابی ولی انگار بهتر نشدم. کسی همچین تجربه ای داره عایا؟ آرایشگر خودم نبود رفتم جای دیگه. ممکنه رنگ بد واسم گذاشته باشه؟ طفلکی نی نی!

خونم هم هنوز جمع و جور نشده ولی خیلی کاراش انجام شد. تقصیر خودمه. اصلا حال و حوصله جمع کردن که ندارم هیچ هی هم راه میرم میریزم و میپاشم و حال میکنم!

از دردای ماه نه هم بگم که واقعا خیلی بهتر شدم و زور میزنم که اعصابم رو خراب نکنم و شاد و خوشحال زندگی کنم و بی خیال! این روزا جز به خودم و همسرم و پسرم به هیچکس دیگه ای فکر نمیکنم!

خب

ببینم اینجا چه خبره!

پرناز جون من انقدر که منتظر زایمان تو هستم منتظر زاییدن خودم نیستم! دیدم نوشتی 29 مهر خیلی شاد شدم. میشه دوشنبه که فکر کنم همزمان با قو بترکی بره پی کارش. امیدوارم که با دیدن نی نی سرحال و خوشگلت تمام رنج این مدت رو فراموش کنی و دیگه شاد زندگی کنید. به نظر من خیلی داری به شوهرتم سخت میگیری ولی چون شرایطت رو درک میکنم دعفات نمیکنم! همچنان تا زایمانت میتونی گیر بدی! بین اسما هم به نظر من کیان خوشگلتره

ثنا جون ایشاالله تا حالا نی نی چرخیده باشه. من یه مقاله خوندم تو نی نی پلاس که دیگه البته خیلی دیره واسه گفتنش ولی چند تا راه عجیب و غریب واسه چرخیدن نی نی داشت . مثلا اینکه یه آهنگ رو با هدفن روی شکمت بکشی طوری که از بالا به پایین آروم بیاری. یا با نور چراغ قوه اینکارو بکنی(البته نوشته بود زیاد اینکارو نکنین چون به خودی خود رفتار تهاجمی محسوب میشه). خلاصه که نظرش این بود که از اون پایین هی به هر نحوی صداش کنید که توجهش جلب شه و صدا رو دنبال کنه و سرشو بیاره پایین. اینکه چقدر درسته و عملیه و این حرفا رو دیگه نمیدونم ولی امتحانش ضرر هم نداره.

پگاه جون دستت درد نکنه جوابمو دادی. من دیدم نوشتی احتمال زایمان زودرس داری واسه همین پرسیدم دکترت بهت بتا داده یا نه. آی بهت حسودی میکنم که کارات تموم شده آی حسودی میکنم که بیا و ببین!

وااااااااااااااااای دزیره جون واسه نی نیت غش کردم. الهیییییییییییییییییییییی. مبارک باشه عزیزم. ایشاالله که جریان شیرت هم به زودی برقرار میشه و روشان خانم دلی از عزا در میاره. باریک الله به این همت که به این زودی عکسشم واسمون گذاشتی. دستت درد نکنه.

سودی جون یه متنی گذاشتی بودی منو همچین درگیرش کردیا! همش میاد تو ذهنم.

عاطفه جون تبریک ویژه ویژه. این دخملت که همش لپه ماشاالله.خیلی هم بعیده که حتی درصدی زردی بگیره به خاطر خوب شیر خوردنش. واقعا نیومد نیومد بهترین وقت ممکن اومدا. تو اولین نفری هستی که میبینم تو بیمارستان بهمن زایمان طبیعی انجام داده. تمام تئوریهای منو ریختی به هم!

مامان کیان جون زاییدی عایا؟

مینا جون بابا چه همتی! من بودم کلا بیمه رو بی خیال میشدم خیلی دیوانه کننده شد که. خیلی هم بی شعور بودن اون دکترای کذایی تو اون بیمارستان کذایی که تو رو سکته دادن. ایشششششششششش

مامان امین جون یه بوس بسیار بزرگ و رنگی پنگی صدا دار و آبدار واسه تو که از تجربیاتت میگی. من که خیلی بی سواتم تو بچه بزرگ کردن هر اطلاعاتی رو در این زمینه میبلعم! قراره خودم تنهایی بچه بزرگ کنم. فکر کن! بیچاره نی نی اول! خدا بهش رحم کنه

خب من دیگه خسته و صاف شدم! یه عالمه سوال از عاطفه جون دارم که تو پست بعدی مینویسم قراره بیاد دونه دونه جواب بده. البته پست بعدی کی بشه رو دیگه خدا عالمه!




سلام و صد سلام

وای غزاله جونم مبارکه ماشالا به این دخمل ناز

من یکسری از عکس های اتاق پسرمو می ذارم امیدوارم دیده بشه می خواستم با حوصله بچینم دیدم اگه منتظر بشم حوصلم بیاد سر جاش شاید بزام و شایدم بشه دومادی پسرم!!!
آپلود عکس
اینم مینی واش و تخت کنار مادر البته تخت و بعدا می برم اتاق خودم که اتاق خودمون سبز هست و اینو ست اونجا گرفتم

آپلود عکس

اینم ست غذا خوری شا مپو و لوسیون و همه رو خواهرم فرستاده. اینجاهم حتما هست من نرفتم دنبالش

آپلود عکس

آپلود عکس

2714
سلام مامانهای گل خوبید
منم ٣٧هفته و٦روزم
تولدبچه های گلتون مبارک باشه چشم ودل همگیان روشن


میس ماری جان
نه عزیزم دیرنیست ممنونم ازتوجه ت باشه عزیزم امتحان میکنم انشالله هرچی خیره پیش بیادیکشنبه نوبت دکتردارم امروزانجام میدم ببینم چی میشه

خورشیدخانم
ماشالله عزیزم هم سلیقه ات خوبه هم زیباست انشالله بسلامتی بپوشه واستفاده کنه مبارکشم باشه
خداوندامراآن ده که آن به.
سلام دوست جونیا توپول موپولیا خوبین؟ نینی های درون و بیرون خوبن؟
این نینی من یه مشتایی بهم میزنه که بیا و ببین بعد هم یه جا رو نشانه میگیره انقدر فشار میده که دیگه نفسم درنمیاد خیلی شلوغ شده.من خریدای خودمو هنوز تموم نکردم یعنی فقط پوشک خریدم همین حالا فردا بعد از ظهر میرم که بقیه رو اگه خدا بخواد بخرم و خیال خودمو راحت کنم زیر انداز بیمار که از یه داروخونه پرسیدم نداشت ببینم میتونم پیدا کنم.
راستی اگه شیرمون کم بود به جای شیر خشک چی بدیم این نینی بخوره؟

مامان کیان جون:
حتما تا حالا فارغ شدی مبارک باشه زودی بیا عکس و خاطره بذار شاد بشیم.

مامان امین جون:
دست گلت درد نکنه خیلی اطلاعاتت مفیده مرسی.

مینا جون:
عجب دکتر مزخرفی بوده همچین راحت در مورد بچه آدم حرف میزنن انگار دارن راجع به بلانسبت جوجه حرف میزنن خوب یه خانم باردار که ماه نهمه به اندازه کافی درد و استرس داره دیگه لازم نیست یکی با بی دقتی یه همچین استرسی بهش وارد کنه.خدا ازشون نگذره خواهر.

پریا جون:
ناراحت نشو. عجب آدمیه. بدم میاد از مادرشوهرایی که هر کاری هم بکنی راضی نیستن و نق میزنن.هر کی یه سلیقه ای داره زندایی من جای سیسمونیش فرش خواست مامانش هم یه کمد برا پسر داییم خرید و یه مختصر لباس و یه دست رخت خواب برا بقیه اش یه فرش دست باف خرید براشون مامان منم گفتن هر چی میخوای اونو بگیرم طلا فرش یا وسایل بچه من ترجیح دادم اتاق بچه ام قشنگ باشه وسایل بچه خرید برام اینا کاملا سلیقه ایه و به کسی ربط نداره.یه بار جوابشو بدی روش کم میشه.

قو جون:
از 1 آبان کمتر میتونم سر بزنم چون از خونه مامانم اینا میام و مثل همیشه نمیتونم هر روز بیام.بدجور به اینجا و بچه ها عادت کردم مثل دوستای چند ساله شدیم.
راستی من هنوز تو کف اینم که چرا من و شما که تاریخ پریودیمون 4 روز فرق داره تاریخ سزارینمون 15 روز فرق میکنه.
به این زودی بدن درد نمیگیرم هر روز حد اقل 158 تا پله رو بالا پایین میرم دیگه ضد ضربه شدم.

عاطفه جون:
چه خوب که میای ریحانه رو بوس کن. فسقلی لپو. کمپوت آناناسم نباید خودشو میخوردی آبشو باید میخوردی دختر جان. کمپوت گلابی بخور الانم از سبوس گندم غافل نشو که نمیذاره یبوست بگیری.حتما هم حسابی شیر داری.

بی همتا جون:
انشااله خوب خوب بشی و دیگه سرما نخوری. منم راجع به شکم بند سوال دارم انشااله این هفته رفتم دکتر میپرسم.
بستنی هم برا وزن گیری نینی خوبه.نینی دوست داره باربی باشه از حالا . ناقلای آتیش پاره.

سارا کوچولو جون:
عجب خاله باحالی داری دختر خاله های من که تا چند روز پیش اسم نینی رو نمیدونستن روز مهمونی سیمونی چون روی بعضی از بیسکوئیت ها حرف A نوشته بودم پرسیدن منم گفتم بهشون. هر کی هر نظری داره برا خودش محترمه دلیل نمیشه آدم اسم بچه اشو طبق نظر دیگران انتخاب کنه زندایی من به خواهرم گفته بود الناز اسم بچه اشو بذاره وحید که با اسم شوهرش جور باشه خواهر منم عصبانی که نه اسم الناز عربیه نه اسم شوهرش (اسم همسرم نویده) اونا فقط اسم ایرانی میذارن یکی نیست بگه تو داشتی بچه دار میشدی کدوم ما نظر دادیم اسمشو چی بذاری که حالا داری نطق میکنی. نه اینکه وحید اسم خوبی نیست ولی خوب اگه خوشت میومد میذاشتی رو پسر خودت.
رخت خواب نینی هم خیلی خیلی خوشگله دست گل مامانت درد نکنه انشااله به دل خوش.
وسایل و عروسکاش هم خیلی خوشگله مخصوصا اون فیل آبی خیلی نازه مبارکش باشه یه عکس از تخت و کمدش هم بذار.

غزاله جون:
مبارکه انشااله به سلامتی و دل خوش ماشااله چه نینی نازیه خدا حفظش کنه.

ابریشم جون:
چه خوب که اومدی دلمون برات تنگ شده بود وقتی میای تاپیک با نمک میشه ای جان فسقلی دلش برا شکم مامانش تنگ شده دیگه 9 ماه اون تو بوده به این زودی یادش نمیره هی بغل میخواد یه بوس گنده از لپش بکن.

پگاه جون:
این روزای آخر برای همه به سختی و استرس میگذره انشااله به سلامتی تموم بشه و همه بارمون زمین بذاریم و بعد هی بیاییم از نینی ها بگیم.

میس ماری جون:
خداروشکر که خوش گذشته و رنگ موهات مبارک از بس ذهنت درگیره که نکنه رنگ برای نینی مضر باشه اینجوری شدی. راجع به کارای خونه من به این شوشو نتونستم بیاموزم که عزیزم سینک ظرفشویی سطل آشغال بزرگ و دم دست نیست که هر چی دستت میاد میریزی توش یعنی موهای من سفید شد هنوزم میرم میبینم آشغالا رو ریخته توی سینک یا یه نایلون گنده انداخته توی تفاله گیر چای.منم که از سینک کثیف چندشم میشه هی درگیرم.

خورشید خانوم جون:
چه اتاق خوشگلی داره نینی مبارکش باشه منم این طرح آویدو خیلی پسندیدم ولی این شوشو خان نذاشتن اون جوجه هم که عاشقش شدم.خیلی مبارکه خیلی خوشگله
همه بر سر زبانند تو در میان جانی **** چه مکانی بهتر از جان که تو در میان آنیLilypie Second Birthday tickers
سلام به همه مامانای گل
36 هفته و 4روز
منم این چند روز هی اومدم خوندم و رفتم و نتونستم جواب بدم.اول از همه به همه اوناییکه مامان شدن تبریک میگم.دزیره جووون،ساحل جوون،ایسان جون،عاطفه جوونی و غزاله جون و نیلی که ایشالا تا حالا مامان شده.
بچه ها من این چند روزه خارش عجیبی تو ناحیه شکمم داشتم رفتم دکتر گفت طبیعیه و بعضی از خانوما تو 3ماهه سوم دچار خارش میشن.هی مامانم بهم گفت نخارون جاشون میمونه اما 1بار دیگه واقعا تحملم تموم شدو با پنجولام افتادم تو جوون این شکم بد بخت الانم جاشون مونده و من کلی دارم زجر میکشم.تمام شب بیدار بودم و از خارش داشتم گریه میکردم شوشوی بیچاره نمیدونست چیکار کنه کم مونده بود بشینه با من گریه کنه.هرچی هم روغن زیتون و شتر مرغ بود خالی کردم روش فایده نداشت .دیگه آخر سر شوشو زنگ زد اورژانس و گفتن عرق کاسنی بماله خوبه.منم عرق کاسنی زدم آب رو آتیش بود.بهتر شدم الان هنوز خارش دارم اما قابل تحمله خداروشکر.

خورشید خانوووم مبارک وسایل نی نی باشه خیلی با سلیقه است همه چیز

نازنین الف جوون منم ترشح دارم دکترم گفت اگه خارش واژن نداری مهم نیست و طبیعیه

نفس باد صبا جوون من تحقیق کردم هیگز و پمپرز از همه بهترن.اصفهان بسته ای 48 تومنه.چقدر تفاوت قیمت.من پمپرز میگیرم که از همه بهتره

سارا جوون به نظر من که سارا اسم قشنگیه 1 اسمیه که همیشگیه و هیچوقت قدیمی نمیشی.لحاف تشک نی نی هم خیلی قشنگه دست مامان گلت درد نکنه

گیس گلابتون جوون ایشالا به سلامتی میگذره این 10 روزه

غزاله جوونی وااااااای چقدر نی نیت نازه ماشالله خدا حفظش کنه.چقدرم ناناز خوابیده

عاطفه جوون من عاشق دخملت ریحانه خانم شدم.الان شدیدا تو فکر این بیدم که تا دخملم به دنیا اومد دست به کار بشم واسه 1 پسر و ریحانه خانمو عروس خودم بکنم.منم خیلی دوست دارم طبیعی زایمان کنم اما دخملم هنوز نچرخیده و دکتر گفت اگه تا دوهفته دیگه نچرخید باید سزارین بشی.منم سپردم به خود خدا و گفتم هرچی صلاحمه همون بشه

دیگه نمیتونم زیاد بشینم همه پستارو خوندم اما نوتونم جواب بدم خیلی خارش دارم.همتونو میبوسم
النا همه زندگی ما...
سیلووووووووووومی از یک عدد قوی سحر خیز به مامانهای عزیززززززز
من امروز طی یک اقدام ناگهانی تصمیم گرفتم برم ارایشگاه و موهامو رنگ کنم و خودمو خوشگل کنم واسه همین زود از خواب پاشدم هههههه
عکسهای اتاق دخملمو هم گذاشتم تو وبلاگش
دیگه زورم میاد دوباره اپلود کنم بذارم اینجا برین تو همون وبلاگش ببینید
دیروز هم کارگر داشتم و منو اقای همسر و این خانم طفلی افتادیم به جون خونه و دیگه اخرین تمییز کاریها رو کردیم
عکسهای اتلیه هم امشب می رم بگیرم خیلی خیلی خوشگل شده
دیگه اینکه بگی نگی استرس گرفتم می ترسم بیهوش میشم دیگه بهوش نیام اخه تا حالا تجربه بیهوشی نداشتم
اینم هنر دست خیاط سر کوچمون خخخخخخخخخخ
آپلود عکس

غزاله جونمممم
قدم دخمل گلت مبارککککک
بیا از تجربه ات بیشتر بگووووو
زود بهوش اومدی؟؟

ابریشممممممم
چه عجب ازین طرفاااااا نالوتی
یه عسک هم می ذاشتی خووووو حداقل حالا که دیر اومدی
منم دوشنبه می رم که بسزام و از الان دارم وصیت نامه می نویسم از ترس ههههههههه
واااااااااااااای من اگه قرار باشه بی خواب بشم می میرم خیلی خیلی بدنم رو خواب حساسه یعنی باید خوابم کامل کامل باشه و خودم از خواب پاشم حالا چَه کار کنم؟؟؟؟!!!
راستی خودت شیر می دی به دخملت؟؟قطره شیرافزا می خوری یا نه؟؟

شیوانا جونم
دکترم گفت مایع دور جنین کم شده و بهتره نی نی زودتر در بیاد
منم خیلی ناراحت بیدم ولی دیگه دکترم بحرفم گوش نمی ده و منم می ترسم ریسک کنم

سارا کوچولوووووو
چه لحاف تشک نانازی مبارکککک باشه
چه عروسکهای نانازی مبارکککککک باشه

مامی الی جونمممم
بابا منظورم از بدن درد این بود که معتاد اینجا شدی نیای بدن درد میشی خخخخخخخخخ

خورشید جونمممممممم
چه اتاق خوشگلی
خیلی خیلی مبارک باشه
پرده زبرا ش هم عالی شده

من برم دیگه تا دیرم نشده
همتونو به هم می سپرممممم
بعدا میام با دقت پستهاتونو می خونم بوووووووووووووووس




Lilypie Maternity tickers
سیلووووووووم...صبح عالیان متعالیان!!...وای که چقدر خافم میاد...چون قول داده بودم

اومدم یه عکسی در کنم و برم...مرد و قولش...!!خخخخ

عکسی از دخمل گوزوی من...

آپلود عکس



این هم یه عکس از دخمل در حال چرت زدن با داداشش


AlternaTickers - Cool, free Web tickers
اااااااااااااا...کی اومدی قووووووووو؟؟....اخییییییییییییی..نازی..بدنت به کم خوابی حساسه؟؟!!..گوگولی

عادت میکنی خواهر..چاره دیگه ای نداری....هیییییییییی...نمیدونی چه چشم و چالی از ادم در میاد...من دیشب

از 12 تا 2 خوابیدم.....2تا 4.5 سانس بیدار باش نینی بوده...و دوباره از ساعت یه ربع به 6 تا الان مثل سریش چسبیده

به من....الان هم پستون بنده در حال کشیده شدن به چپ و راسته..انگار دعوا داره

باهاش....خودم که شیر میدم..شیر افزا هم روزی سه بار میخورم...ولی انگار از نژاد گاو گوشتی هستم..نه شیر ده...

چون شیرم کمه و کنارش شیر خشک هم میدم...
AlternaTickers - Cool, free Web tickers
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز