من بچه بودم خیلی شر بودم و کارای خطرناک میکردم مادرمم کلی مسولیت خونه خیلی بزرگ شوهری که وسواس تمیزی داشت دوتا بچه پشت هم
گاهی عصبی میشد منو میزد تک تکشون یادمه تک تکشون الان عاشقشم چون سنم بالا رفته درکش میکنم اماااا تا 18 سالگیم حتی بعد فوت پدرم هیچ خاطره ای از مادرم تو یادم نیست هیچی همشو از ذهنم پاک کردم ابدا دوستش نداشتم
تمام اینا یک روز میشه نفرت که بچه هات تنها داراییت رو سرت میریزن
خواهشا خواهرانه میگم برو دکترررررررر