😂😂😂😂پیله کردیااا
میگم دیگه اگه از حرفی ناراحت بودم میرفتم تو خونشون شکمم سیر میکردم آخر غذام سر بحثو باز میکردمو هرچی تو دلم بودو خالی میکردم
یا مادرشوهرم تیکه میندازه من کلفترشو میگم لال میشه
مادرشوهرم هرکاری داشته باشه زنگ میزنه به همسرم اونم میگه زنگ بزن به زنم اون میدونه
همین واسش بسه
پریشب تولد بود من باجاریم قهرم زنگ زد لباسای بچه رو بپوش ببرمش تولد
گفتم دخترم خوابه
گفت بیدارش کن من اومدم
گفتم نه اذیتت میکنه
بعدشم خودم نیستم دوست ندارم
بچه باید پیشه مادرش باشه
دستت درد نکنه خدافظ😐