چقدر سخته تایید کردن من تایید کنم به همه میگه عروسم خودشم قبول داره که اون خوبه ..اون خیلی خوبه اص ...
ببین جلوی تو تعریف می کنه که تو لجت بگیره حرص بخوری وقتی سکوت کنی یا اخم اون احساس پیروزی می کنه باز می گه ولی وقتی بگه فلانی خیلی خانومه تو خیلی اغراق شده بگی وایی خانومی رو رد کرده محشره؛ باز اون بگه خیلی احترام خانواده ی شوهرشو داره تو بگی باریکلا به این زن و سیاستش کاش همه مثه اون بودن، هم یه جورایی می فهمه داری دستش می ندازی، هم اینکه دیگه چی بگه؟ جدا دهنش بسته می شه
من وقتی مادرش شوهرم اذیتم می کنه یه جوری رفتار می کنم که انگار وجود نداره اصلا به صورتش نگاه نمی کنم. به نظرم وقتی جوابتو نمی دن خوب اصلا باهاشون حرف نزن اگه باهات حرف زدن خودتو بزن به کری. فضولی می کنن؟ یا مبهم جواب بده و موضوع رو عوص کن یا تو هم خودتو بزن به کری. برات چایی نمی آرن؟ تصور کن مادرشوهرت وجود نداره. چایی خودشو بخور. من از همون اول دیدم پروان نذاشتم باهام صمیمی شن و یخا بینمون آب شه. خاله های شوهرم به شدت بی تربیت و عوضی ان دائم پشتشونو می کردن بهم منم دفعه ی بعد که دورهمیشون بود به صورتاشون نگاه نمی کردم و باهاشون دست نمی دادم یه جوری که انگار نامرئی ان بدجوری ادب شون
وقتی ازش تعریف می کنه تو تایید کن بعد ده برابر از عروس برادرش تعریف کن صد برابر تعریف کن دیگه ...
ای بابا فقط تعریف کردن نیست که کممونده خودشونو واسش قربونی کنن..ما تویه ساختمونیم پارسال مادرشوهرم اش درست کرد به همه داد حتی واسه اونم فرستاد ولی به ما نداد...
یا چند روز پیش ناهار خونشون بود بوی قرمه سبزیش تا واحد ما میومد یه بشقاب به من نفرستاد ولی واسه اون بازم فرستاد گفت نگه دار واسه ناهار فردات...
جهل و تعصب آنقدر قدرتمند است که میتواند جنگ را به صلح،و بردگی را عین آزادی جلوه دهد.
وقتی داره حرف میزنه اصلا نمیتونم حرفو عوض کنم نمیدونم چرا هیچی ب ذهنم نمیرسه! دیر رفتن یعنی چند وقت ...
ببین اگه می دونی هدف مادرش اینه که شوهرتو تنها بفرستی اینکارو نکن. دیر یعنی تا وقتی شوهرت طاقت داره ولی اگه طاقت نداره برو ولی یه جوری رفتار کن که انگار مادرش اونجا نیست. این دقیقا سیسات مادر شوهرته ها. اونم تو رو ندید می گیره. بشقاب واست نمی ذاره بعد چی کار می کنی؟ شوهرت حرف نمی زنه؟
ببین جلوی تو تعریف می کنه که تو لجت بگیره حرص بخوری وقتی سکوت کنی یا اخم اون احساس پیروزی می کنه باز ...
اخه همه جا پشت سر من بد میگه از اون تعریف میکنه اولا دوسش داشتم الان ازش متنفرم چون خیلی باعث دخالت بیشتر اینا تو زندگیم شده برای بهم زدن زندگیم هر کار بتونه میکنه بهم ثابت شده..اصلا نمیتونم تعریف کنم ازش..
تو این شرایطم ازش تعریف کنم خوبه؟!
هر کس هر طور دوست داره میتونه فکر کنه هر کس هر چی دلش میخواد میتونه بگه .....ما زندگیِ خودمونو میکنیم 😊
ای بابا فقط تعریف کردن نیست که کممونده خودشونو واسش قربونی کنن..ما تویه ساختمونیم پارسال مادر ...
فدای سرت. بذار ان قدر همو بخوان که جونشون دراد 😂 داشته باش آخر دختره یه جوری لجشونو در می اره. بعدشم باز واست حرف اونو زد بگو خدا واستون نگهش داره و حفظش کنه. اونا می خوان تو بسوزی. بعدشم چی هست غذای مادرشوهر؟ مادرشوهر من هروقت به ما غذا می ده انگار داره تنبیهمون می کنه با اون دستپختش 🤢😷
من وقتی مادرش شوهرم اذیتم می کنه یه جوری رفتار می کنم که انگار وجود نداره اصلا به صورتش نگاه نمی کنم ...
ببین مادرشوهر من همینجوریه ولی تو جمع قریبهها یه فرشته ی مهربونه انقدر خودشو خوب نشون میده..مثلا من اگه تو جمع بهش پشت کنم هر میبینه خبر نداره که اون با من چیکار کرده میگن عروسش بی ادبه..یا خودش تو جمع به من پشت کرده بود بعد برگشت گفت اِ من تو رو ندیدم کی اومدی!
هر کس هر طور دوست داره میتونه فکر کنه هر کس هر چی دلش میخواد میتونه بگه .....ما زندگیِ خودمونو میکنیم 😊