2737
2734
عنوان

چرا؟

127 بازدید | 4 پست

یاد دارم در غروبی سرد سرد

میگذشت از کوچه ما دوره گرد

داد میزد، کهنه  قالی میخرم

دست دوم،جنس عالی میخرم

کوزه و ظرف سفالی میخرم

گر نداری شیشه خالی میخرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت اهی کشید،بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست

ای خدا شکرت،ولی این زندگی است؟؟!!

سوختم،دیدم که بابا پیر بود

بدتر از او خواهرم دلگیر بود

بوی نان تازه هوش اش برده بود

اتفاقا مادرم هم، روزه بود

 صورت اش دیدم که لک برداشته

دست خوش رنگ اش،ترک برداشته

باز هم بانگ درشت پیر مرد

پرده اندیشه ام را پاره کرد...

دوره گردم،کهنه قالی میخرم

دست دوم جنس عالی میخرم

کوزه و ظرف سفالی میخرم

گر نداری، شیشه خالی میخرم

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت:اقا سفره خالی میخرید؟؟!!




کینه ای نیستم ولی الزایمرم ندارم.

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘


نه هراسی نیست


 من هزاران بار

تیرباران شده ام

و هزاران بار

دل زیبای مرا از دار آویخته اند

و هزاران بار

با شهیدان تمام تاریخ

خون جوشان مرا

 به زمین ریخته اند


 سرگذشتِ دل من

 زندگی نامه انسان است

که لبش دوخته اند

زنده اش سوخته اند

 و به دارش زده اند

رنگ در رنگ و‌ به هر رنگ هزارانش طیف           نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران
2728
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687