بی خیال بابا حوصله دارین محل ندین ب قول کابرای اینجا سگ محلشون کنید ما ک امروز رفتیم خونه مادر شوهر جاریم و خواهرشوهر پارسال باهم دعوا کردن عید غدیر آشتی کردن امروز همه خونه مادرشوهر بودیم خواهر شوهرم از در اومد با همه روبوسی احوالپرسی کرد منو جاریم کنار هم بودیم ب جاریم ک رسید اونو جا گذاشت محل نداد اومد ب من عید تبریک گفت طفلک جاریم تو جمع آب شد ولی ب روی خودشم نیاورد دلم براشون سوخت