2726

خیلی حالم خرابه بخاطر پیشرفت کاری شوهرم اومدیم جنوب خونواده ها تهرانن ،،دخترم سه ماهشه بچه ی ارومیه ولی دیشب بعد سال تحویل خیلی گریه کرد خوابش میومد منم اول لباسشو اومدم عوض کنم که بعد بخابونمش که زد زیر گریه بدتر شوهرم حرف زد ساکتش کن میگم چون ارومه و اکثر اوقات سرکاره گریه ی شدید بچه رو ندیده ...منم گفتم بچست دیگه همیشه نمیشه اروم باشه خلاصه بحثمون شد و من گفتم تو کار نداشته باش اونم زد تو گوشم خیلی دلم شکست من بخاطر شرایط کاریش عیدا میمونم اینجا تکو تنها ولی اون تازه منو زد همه ی اینارو تو پیام بهش گفتم و اومدم اتاق بچه خابیدیم با دخترم ،اونم تو حال خابید ..حالا واسه ناهارا الانا میاد منم چیزی نپختم دوباره عصر میره شب میاد مغازه داره  ...خیلی بهم بر خورد من خودم شب عیدی دلم گرفته بود اون بدترش کرد الانم اومد نمیخام از اتاق دربیام  خیلییییییییی ازش ناراحتم

عزیزم خیلی خانومی وصبور... انشالله شوهرم پی به اشتباهش میبره

من زنم.... در گلوی زمین گیر کرده ام قدری حرف می خواهم و کمی آزادی!!! دوباره سیب بچین حوا من خسته ام بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند‏‎‏‎‏‎‏

حق داری...خدا صبرت بده 

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

من بودم قطعا قاطی میکردم چیه حرکت بچگانه میکردم اما شما یمدت باهاش سنگین برخورد کن

من زنم.... در گلوی زمین گیر کرده ام قدری حرف می خواهم و کمی آزادی!!! دوباره سیب بچین حوا من خسته ام بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند‏‎‏‎‏‎‏

عزیزم چرا سالتون رو قهر دلخوری شروع کردین،اینجوری تمام اون سال رو قهر میکنیدخدایی نکرده ،منم دیسب از دست شوهرم عصبانی بودم هر جوری شده بود خودمو کنترل کردم باهاش دعوام نشه اخه یه سال موقع سال تحویل باهم دعوا کردیم تا اخر اون سال خونمون فقط جنگ و دعوا بود

عزیزم قهر خوب نیس سردی میاره..اما حق کاملا با شماست اگه اومد سمتت شما زیادی کشش نده اما اگه نیومد باهاش سرسنگین باش تا متوجه اشتباهش باشه..بچه گاهی گریه وبیخوابی خیلی چیزای دیگه داره مردا نمیتونن درک کنن انشاالله زندگیت ب روال خوش برگرده

مَرد مَن تَه ریشی دارد ک به دنیا میارزد☺مَرد مَن با ثروت پدرش خوش نمیگذراند وهرروز یک ماشین مدل بالا سوار نمیشود😶مَرد مَن ازچهره اش حیا ونجابت جار میزند🤗مَرد مَن ازقدش مَردانگی میریزد،از آغوشش حس امنیت میگیرم😋مَرد مَن بوی صداقت میدهد روی پاهای خودش می ایستد و برای خوشبخت شدن جان میکَند😍برای من همینکه صادقانه دوستم دارد کافیست من از دوستت دارم های هرزه هرروزه ک مخاطبهایش فرق دارد بیزارم😤همینکه ب فکر خیانت نیس کافیست من از بودن جسمی ک فکرش با دیگریست بیزارم😖همینکه برای خوشحال کردنم یک شاخه گل با دست رنج خودش بیاورد🌹کافیست من از کادوهای گران قیمت با پول پدر بیزارم☹همینکه زیبایی های ساده ام را میپسندد و مرا ب تغییر اجبارنمی کند کافیست👩ک من از زیبایی های مصنوعی بیزارم😑همینکه جای ترک کردن درکم میکند برایم کافیست..من بهترین مَرد دنیارو دارم وتا ابد عاشقَش خواهم بود😘قُربون مَردهای زندگیم بِشم(پِسرم وباباش دنیای مَنَن)

این نیز بگذرد

خدایا مرسی که دخترمو بهم دادی تا یادم نره همیشه بگم شکرت🙏🙏🙏🙏 هروقت نی نی چهل روزه یا خانوم باردهر میبینم تا چند ساعت از ترس میلرزم .. تیکر تولد یک سالگی پرنسسمه... و تا ابد دیگه بچه نمیخام😕😕😕
نمیدونم چیکار کنم کجا برم

یه زنگ به خانوادت بزن به شوهرتم بگو می‌خوام برم عید پیش خانوادم .تو بمون مغازه

من زنم.... در گلوی زمین گیر کرده ام قدری حرف می خواهم و کمی آزادی!!! دوباره سیب بچین حوا من خسته ام بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند‏‎‏‎‏‎‏
یه زنگ به خانوادت بزن به شوهرتم بگو می‌خوام برم عید پیش خانوادم .تو بمون مغازه

میگه بعد عید باهم بریم خودش تحمل دوریمو نداره و گرنه من امروز تو پیامم بهش گفتم میخام برم کل ناراحتیامم گفتم ولی خوند و جوابی نداد خیلی دلم غصه داره

شوهر منم اوایل دنیااومدن دخترم خیلی بی درک بود انتظار داشت همیشه ساکتو اروم شیرشو خورده باشه و پوشکش تمیز چون همیشه اینطور میدیدش راهش اینه یمدت تو سختیای بچه داری شریکش کنی بزار گریشو ببینه بزار گشنگی و نقو نوقشو ببینه یه وقتایی بگو اه دیگ خسته شدم پنج دیقه بقلش کن بعضی وقتا غر بزن بزار متوجه بشه بچه داری اونم دست تنها چقد واسه مادر سخته

مردا یچیزاییرو واقعا تا نبینن درک نمیکنن زیادی کوتاه اومدن و راه اومدن زنم فقط پرروترشون میکنه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز