این تاپیک مخصوص همست

درسته عزیزم احسنت به حرفات

دقیقا منم الان افسردگی دارم به خاطر اینکارشون

با تمام وجودم حسش کردم واقعا حرفای دل منه که هیچ وقت نتونستم به زبون بیارم

دوست دارم دخترام هیچ وقت همچین حسی نداشته باشن....خدا کمکم.کنه

واقعاحسش کردم همین الانم بارون داره میاد اومدم روسکو خوابیدم

میلیون ها بار لایک

والا سعی میکنم

کاملا درک میکنم و متاسفانه انگار همه همدردیم

فقط من هیچ وقت آرزوی نبودنشون رو نکردم. حتی تو زجرآورترین لحظات که آرزوم این بود خودکشی کنم.

اوج این تلخی زمانیه که سال ها میگذره ولی چیزی عوض نمیشه و در کمال ناباوری میبینی که این شما بودی که با اون وضعیت ناجور عادت کردی... و آرزوهات سال هاست خاک شده

شاید تو صد درصد پدرمادر کل جهان ی درصدبد باشن واقعا.

بقیه پدرمادرا قطأ فرشته اند اما ماهافهمش رونداریم ونمیفهمیم

یادمه یه روزایی مثل توفکرمیکردم ناراحت بودم چرا منعم میکنن چرا مخالفن باخیلی کارام وخییییلی چیزایی که مجازی جای گفتنش نیست دلشون روشکستم خییییلی بدهم شکستم والان دقیقا مثل سگ پشیمونم.

دوست عزیزم متوجه نمیشی الان داغی فقط ازخدا میخوام که هرچه زودتر بفهمی چقدرررر خوبن پدرمادر وقدرشونو بدونی امیدوارم دیر نشه.

من خودم به این حرفا میخندیدم ولی بهم ثابت شد که هییییییچ احدی تودنیا اندازه پدرمادر بچه رودوست نداره.بهم ثابت شد تموووووم حرفاشون درست بوده،منع کردناشون به حق بوده.یه روزی میفهمی به توهم ثابت میشه فقط خداااااااکنه دیرنباشه

برای منم دعاکنید که ببخشنم از ته ته ته دلشون❤

مامان من بخاطر اینکه دوست پسر داشتم با وجودیکه خیییلی از دوستای دیگم عاقلتر بودمو مراقب خودم بودم با ازدواجم مخالفت نکرد و جوابش بهم بعده ها این بود که تو سر و گوشت داشت میجنبید باید زودتر شوهر میکردی...منطقو داشتید؟

ازدواج نه با دوست پسرااا ازدواج سنتی کردم...

الان پشیمونه که چرا زود شوهرت دادم که این حرفاش فقط بیشتر روح منو چنگ میزنه چون همین الانشم باز با بی فکرایاش داغونم کرده

امروز انقد گریه کردم گفتم خاک توسر من با این شوهر کردنم خاک تو سر من خاک تو سر من.

از همه ی دخترای فامیل خوشگلترم از همه بیشتر ر یدم...تو کل فامیل شوهرم همه میگن کاش عروسی مث تو داشته باشیم اما شوهرم انگار گوساله