روز اول که دل من به تمنای تو پر زد...چو کبوتر لب بام تو نشستم... تو به من سنگ زدی... من نه رمیدم نه گسستم... باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم... یه صلوات واسه حاجت دلم میفرستین❤
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد...چو کبوتر لب بام تو نشستم... تو به من سنگ زدی... من نه رمیدم نه گسستم... باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم... یه صلوات واسه حاجت دلم میفرستین❤
خواهرشوهرت باید اون ظرفاشو میداد به مامانش به رومیزیش میاد☺😃
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد...چو کبوتر لب بام تو نشستم... تو به من سنگ زدی... من نه رمیدم نه گسستم... باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم... یه صلوات واسه حاجت دلم میفرستین❤