ديشب زن داداشم

منو امشب مامانم به خاطر اینکه یکم دیر رسیدم تا کادوهای عیدی زنداداشم که نامزده کلی بدوبیراه گفت.اخرم اشکم دراومد. اما همه رو خوشگل و مرتب تزئین کردم.فک کنم داداشمم جریانو به زنداداشم گفته بود.وقتی رفتیم خونشون.زنداداشم و مامانش منو محل نمیدادن و همش با شوق و اشتیاق مامانمو تحویل میگرفتن.داداشمم به صورتم نگاه نمیکرد.مادرم امشب منو تحقیر کرد یه جورایی

ببخشید ولی مشکل اینه همه خودشون رو سرتر و زیباتر میدونن و خودشون رو استاد اخلاق و همیشه مقصر طرف مقابله و فرد مظلوم خود اون شخص.حرف هم که بزنی میشی غیبت خراب کن

اگه از کسی خوشتون نمیاد خوب بهتره رفت و امد نباشه نه اینکه روبوسی کنیم و تعارف بعدش پشت سرش حرف بزنیم و یا کنایه بزنیم.حالا خداهر باشه و برادر یا حتی همسایه.ادم خوبه یکم مردونه رفتار کنه نه مثل ترسو ها و پر از کینه

خیلی وقتا دو طرف مقصر هستن که نتونستن مدیریت کنن یا حرفا و کارایی کردن که نباید میکردن حالا یکی کمتر یکی بیشتر

خود من بعد از سال ها که دیم باز تر شد فهمیدم مشول از من بود که فلان شخص باهام اونجوری حرف زد یا رابطش رو کات کرد نه اون بنده خدا

خود من با مادر شوهرم تفاهم ندارم اما هنوزم بعد از فوت همسرم باهاش در رابطه هستم و یه بارم دعوامون نشده چون روز اول باهاش حرف زدم و گفتم سلیقه ها فرق داره و من جایگاه برام مهم نیست و انسانیت مهمه اگه روزی نتونستیم احتراما بمونه اما با خواهر شوهرم خوبم و سهم حقوقش رو میدم چون انسانه

کسی که انسان باشه افراد رو با پول نمیسنجه با تحصیلات نمیسنجه که بگه کسی که نداره از من پایین تره و حق نداره حرف بزنه

هر انسانی حق داره ذوق کنه و خوشحال باشه دلیل نمیشه قضاونش کنیم یا بزنیم تو دوق و سرش که چون پول نداشت پز میده یا ....

سال جدیده بیاید یکم روی خودمون کار کنیم تا اینقدر زندیگمون پر از ضعف اعصاب نباشه و موقع پیری و مرگ عداب وجدان نداشته باشیم

شب و روز خووش

عزیزم خدارو صد هزار مرتبه شکر ‌که الان رابطت با خانواده شوهرت خوبه از اونجایی که زن داداشت اخلاقش صمیمی نیست درسته که دوست داری همه شاد باشن شب عید ولی ما ادما نمیدونیم طرف مقابل به چه دلیلی یه سری رفتارا رو میکنه پس به نظرم بهتره ذهنتو مشغول نکنی تو وظیفتو به عنوان صاحب خونه انجام دادی حالا به دلایل مختلف زن داداشت میتونه ناراحت باشه شاید از قبل از مهمونی یه دعوا در پیش داشته شاید حسادت میکنه شاید....به هر حال دلایل زیادی هست پس نگران نباش ان شاالله اونم خوب میشه تو به خوبی هات ادامه بده خودت باشی کافیه😊

سال نوتم مبارک عزیزم😊

عزیزم خب یکی از روزها رو مث مهمون باهاش رفتار کنید! اون یکی روز مث صاحبخونه! اشکالی نداره ک! اگر از هفته ای دوبار اومدنشون ناراحتید بگید هفته ای دوبار بیاد ک اینطوری نه پشتش حرف بزنید نه مجبور باشید چیزی رو بهش بفهمونید! حرفتون رو مستقیم بزنید از دعواهاش هم نترسید! 

بعدم شاید اونم خیلی راغب نیست بیاد بخاطر داداشت میاد! 

دیگه یه سینی چای گرفتن میوه اوردن اونم برای یه نفر خیلی سخت نیست! شما همیشه برای همه اعضای خونه چای میوردید الان یه نفز بیشتز! 

دقیقا بعضیها یک جور از عروس بد میگن انگار خودشون عروس خانواده ی دیگه ای نیستن و چه بسا حالا همون خانواده ی همسرشان هم نسبت به اونا حس منفی دارن

مگه میشه بی دلیل دعوا کنه دیوانه روانی که نیست اگر اینجور باشه پس حتما دیوانه زنجیریه حتما تودحرفاتون توهین و متلک و دخالت و بی احترامی هست فقط اینو میدونم ک اگر یه خانواده ای با بچه خودشون میونه خوبی داشته باشن هیچوقت با بی احترامی کردن به همسرش زندگیشو آشوب نمی کنن حتما بین خودتونم اختلاف و درگیری هست همه ی تقصیرا رو گردن عروس نندازین

خاله بازی نیست! مامان بازیه! 😁😋 

حالا نمیخوام اول سالی ناراحتت کنم اما خب حتما چیزی حس کرده ک نمیذاره داداشت تنها بیاد! 

باید حرفهای دوطرف رو شنید! 

اما در کل دلت برای هیش کس نسوزه چون ازشون خوبی نبینی احساس حماقت ب ادمدست میده 😉

[QUOTE=85117344]از كجا ميدونين رواني نيست؟ منم تا حالا نديده بودم كسي بي دليل 

از تایپیکت معلومه از همه بدت میاد خدا شفات بده

اها پس معلوم شد چرا با زن داداشت بدی چون خانواده شوهرت ادم حسابت نمی کنن داری عقده هاتو رو عروس بیچاره خالی میکنی

دقیقا جمله ی آخرت جمله بالایی ش رو نقض کرد!