2733
2734
عنوان

بچه هایعنی ناراحت میشه؟🤔

| مشاهده متن کامل بحث + 275 بازدید | 20 پست
منکه اصن یادم نبود...    

عزیزم عیب نداره

فقط 2 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تولدشوهرمه که نزدیکه🤗😍😉قبلا:  تولد عشقم دخترم  نزدیکه دیگه😊🙊🎈 💗🤗که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی 💜 فرفررررری من😍❤😺🤗❤  مخملک خودم🤩🤗💗 👑💗🤗👧💗دخترای من شماسرزمین من هستیدخیلی دوستتون دارم❤❤❤❤🤗🤗🤗🤗😍😍😍😍 شوهرعزیزم،جانی ودلی ای دل وجانم همه توووووو،دنیافقط دختراموشوهرم👭💁👧💏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤.
خیلی هم خوشحال میشه همه چیزایی که خریدی لازم بوده دیگه  دستت هم درد نکنه👌

ممنون عزیزم..واقعا

فقط 2 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تولدشوهرمه که نزدیکه🤗😍😉قبلا:  تولد عشقم دخترم  نزدیکه دیگه😊🙊🎈 💗🤗که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی 💜 فرفررررری من😍❤😺🤗❤  مخملک خودم🤩🤗💗 👑💗🤗👧💗دخترای من شماسرزمین من هستیدخیلی دوستتون دارم❤❤❤❤🤗🤗🤗🤗😍😍😍😍 شوهرعزیزم،جانی ودلی ای دل وجانم همه توووووو،دنیافقط دختراموشوهرم👭💁👧💏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اهان فکر کردم واسه پدرشوهرت میخوای بخری😂😂

برای همسرت🤔🤔🤔

سخت تر شد....

یه غذایی که دوست داره هم بپز بگو به مناسبت روز تو

اینکه سگ نجسه به معنی این نیست که موجود بدیه.خون ما هم نجسه همونی که تو رگهامونه و اگه یذره کم بشه مریض میشیم.پس انقدر با گفتن اینکه سگ حیوون به این خوبی از آدما خیلی بهتره نخواید اثبات کنید سگ نجس نیست.خدایی که اونو آفرید خودش میدونست موش دزده ولی سگ پاسبان.خودشم میدونست خون مایه حیاته و مثلا اشک نبودنش خیلی هم  مهم نیست. اینکه چیزی نجسه دلیل بد بودنش نیست.خالق ما که ما و سگ و خون و اشک و همه چیزای دیگه رو بوجود آورده گفته برای سلامتی روح و جسم ما خوب نیست اگر دست یا بدنمون با سگ یا خونمون برخورد کرد قبل ازینکه اون قسمت رو بشوریم نماز بخونیم یا غذا بخوریم.همین🙏😘 اینکه اخلاق بعضی آدما بدتر از سگه همه میدونیم.بعضیا به تنهایی یه باغ وحشن😀😒
2728

عالیه بابا بیسته

چی میخواد دیگه... از خداشم باشه

لطف کردی زحمت کشیدی چرا باید ناراحت بشه؟

شوهر من که برا تولدش بهش یه جفت جوراب دادم انقدر خوشحال شده بود که برق شعف و ذوق زدگی رو میشد کاملا از تو چشاش دید...قربونش برم خیلی خوشش اومده بود تا چن روزم ازم تشکر میکرد فداش شم

چشمام که باز میشن میبینم یه فرشته سمت راستمه, یکی سمت چپم, یکی تو بطن وجودم و ...یکی دیگه هم اون بالا بالاها تو آسمون لابه لای ابرا که با چشمای قشنگش داره به من نگاه می‌کنه. خدایا من درست وسط بهشتتم... شکر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730