2737
2734

خواب یه بازیگرو دیدم که هیچ فکری راجبش نمیکردم دیشب😐

در ضمن من آدمیم با اعتماد به نفس خیلی پااایین که اصلاااا ازین فکرا و بچه بازیاا تو ذهنم نداشتم

ولی خوابم خیلی باحال بود یکی ک سرش میشه بیاد تعریف کنم

خیره ان شاءالله😂

سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

خواب دیدم تو یه مراسم جایزه و این حرفا بودم ک واسه بازیگرا بود. مجری مراسم هم بهرام رادان بود

منم نمیدونم به چه علتی رو سن بودم یکی از مهمونا بودم مثلا

بعد با رادان صحبت میکردم و اینا خیلی رله

از پشت سن جعبه های شیرینی میبردن واسه بازیگرا و مهمونایی ک پایین بودن ،بعد بهرام رادان از تو میکروفن گف اول به ما ک کنارتون رو سن وایسادیم شیرینی بدین بعد ببرین واسه پایینیا خب

سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤

بعدم شیرینی اوردن واسه من و اون و یه بازیگر زن دیگه که کنارمون بود اونم 

بعد دیگه مراسم تموم شد مثلا من تو اون مدت ک روصحنه بودم پیش اون باهم دوست شده بودیم😐😂

رفتیم سمت در خروجی 

من یه مانتو کرمی بلند با پاشنه بلند پوشیده بودم اونم یه کت شلوار مشکی با عینک دودیم بودیم جفتمون

در خروجب اونجا باز شد یه لیموزین سفید پارک شده بود جلوی در رفت درشو باز کرد سوار شدیم جفتمون😑

بعد داخل لیموزین چنتااا دختر دیگه هم بودن مثلا ازین اویزونا و طرفداراش بودن ک اینم باهاشون رفیق بود 😐

سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤
2738

دخترا همشون مثلا ازین دختر لش خرابا بودن

بعد من نشستم رو صندلی 

اونم نشست اونور یه صندلی دیگه 

و دخترا هی میپرسیدن این دختره کیه و هی با این شوخی و خنده میکردن منم معصوم و مظلوم نشسته بودم با تعجب نگاشون میکردم 

بهرام رادانم یه نگاه عاشقانه ای به من میکرد و میخاس مثلا بفهمه منم مثه اون دخترام یا نه 

بعد یهو یکی ازون دخترا اومد نشست روبروم و نمیدونم چه بحثی شد من با یه چیزی زدم تو صورتش اونم میخاس دعوا کنه درواقع داشت حرص میخورد ک بهرام رادان با من دوست شده😐

بعد یه چیزیو من میخواستم واسه بهرام رادان تعریف کنم ولی نمیخواستم اون دخترا بفهمن 

اونم قشششنگ رمز گوشیشو باز کرد گوشیشو راااحت داد دستم گف تو این تایپ کن بخونم

بعد من یه چیزی نوشتم فقط یه کلمه ی دوغ ازش یادمه😐

دادم ک اون بخونه بعد ک خوند انگار با اون نوشته فهمید من چقد دختر پاکیم و چقد با اون دخترا فرق دادم 😀


سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤

بعد با یه نگاه عاشقانه به من که لامصب چشم برنمیداشت ازمممم به اون دخترا برگشت گف بنظرتون بعد از عقدمون بیارمش خونه خودم زندگی کنیم یا خونه ی پدرش 

اون دخترام فهمیدن ک دیگه قضیه جدیهههه 😂

گفتن وااای کاش زودتر به ما میگفتی ک آشنایین باهاش بد حرف نمیزدیمو 

ازین حرفا میزدن ک مامانم اومد بیدارم کرد نذاشت ادامشو ببینم😐😐😐

سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤

حالا من خودم دوست پسر دارم و خیلیم عاشقشم 

قبل از خوابم فقط ب اون فکر میکردم 

بعد حتی تو خواب که تو ماشین رادان بودم همش نارحت و غمگین بودم تو دلم میگفتم من عشقمو میخوام😢چرا اون کنارم نیست

بعد به این فک میکردم الان اون داره دنبالم میگرده 

اون رادانم زووووم کرده بود روم😐😂

در کل خواب جالب و عجیبی بود بنظرم 

@varparide25   دمت گرم اومدی تعبیر کن 

سابیدید دیگه منو😐بسه انقد لایک نکنید عزیزانم😐❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز