امروز قراره مادرشوهرمینابه خواهرشوهرم عیدی ببرن صبح نامزدم زنگ زد گفت(ساعت ۱۱)که ساعت دومیخوان ببرن گفتم مطمئنی؟گفت اره منم بدوبدو رفتم ارایشگاه رفتم حموم خودمو ارایش کردم لباساموپوشیدم منتظرنشستم دیدم خبری نیست زنگ زدم به نامزدم گفت سرکارم بزار زنگ بزنم به مادرمینا حالا برگشته میگه فاطمه قراره ۵ببرن وای یعنی اعصابم داغون شدا(بااین عجله اماده شدم تاساعت ۵ارایشمم پاک میشه گفتم باشه بعدگفت کی هست خونتون گفتم تنهام کسی نیست گفت مادرمینا میگن نیم ساعت یایه ربع قبلش زنگ میزنیم بیاد)یعنی نمیگن توخونه تنهاس بزار بیاداینجا😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞
منکه تنها موندن تو خونه را ترجیح میدم به زودتر خونه مادرشوهر رفتن
ببخشید یه سوال شما اصالتا ترک هستین؟
عیب نداره اعصابتو خوردنکن
تو از اون خانواده بي شعوور بي اصالت تازه توقع همچين كارايي هم داري؟؟
تهمت نزنن بهت دعوت كردنشون پيش كش😒
الان مشکلت اینه؟
پیش میاد دیگه،شوهرتم تقصیری نداره،الکی اعصاب خودتو خورد نکن.
من بودم اصلا نمیرفتم
جمع خانواده شوهر اصلا جالب نیست
فقط خدا رو شکر این رسم عیدی بردن رو ما نداریم از این رسم های دست و پا گیر خیلی بدم میاد
الان واقعا دوست داشتید برید منزل خانواده همسرتون ک سرشونم شلوغ 🙄
فامیل شوهرت که داغونن خودتم پر توقع همینه هر روز ناراحتی و بحث داری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
