از عید دیدنی متنفرم یعنی راضی بودم بدترین مریضی رو میگرفتم خونه نشین میشدم ولی هیچ جا نمیرفتم شوهرم یعنی همه جا منو میبره اصلا نمیشناسم طرف کی هست چون خانوادش دستور میدن
منم تازگی سقط کردم دلم میخاد عید دیدنی نرم
منم سالای اول اینجور بود حالا درست شده دیگه
اینو هستم جایی که طرف فامیله دوره خیلی اذیته بدی
اه منم مث شمام من دلم نمیخاد برم خونه فامیلای عتیقمون
اصن میان اینجا هم نمیخام برم پیششون ولی ب اسرار مامانم مجبورم برم
شانس اوردم پارسال روز اول عید پریود شدم بهونه کردم هیچجا نرفتم
بعضیا فقط منتظر فرصتن یکیو ببینن فضولیاشونو ارضا کنن
من که 24ساعته تو خونه ام.... با بچه کوچیک عید دیدنی هم نمیشه بریم.... مسافرت هم نمیشه بریم می‌ترسیم مریض شه
من پارسال روز سال تحویل از بیمارستان مرخص شدم حساب کنین با اون حال خراب شوهرم مجبور کرد همه جا برم یه روزشو گفتم دیگه خیلی حالم بده نمیدونید چیکار کرد
[QUOTE=84935530]اووف خیلی بده. توام بردار ببرش خونه خاله و خانباجی. منم مثل خودش گفتم بریم اینجا و اونجا و.... مقابل ...[/QUOمیگه بریم کلا عاشق اینه فقط خوش بگذرونه خوشیه منم اصلا مهم نیست
تو رو خدا دعا کنید تو این دو روز یه مریضی بگیرم که نتونم هیچ جا برم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
