بچه ها من سه ماهه رفتم سرکار ،کارم پاره وقت یه روز درمیون میرم ۱۰ تا ۴ حقوقم ماهی ۷۰۰ به رشته ام هم مربوط از لحاظ مالی هم تو مضیقه هستم و به این پول نیاز دارم ....اما اصلا دوستش ندارم با این که همیشه ارزوم بود کار کنم تا دستم تو جیبم باشه و به خانواده ام کمک کنم نمیدونم الان چرا انقدر از کار کردن بدم میاد دوست دارم خونه بمونم اصلا یه طوری هستم روزهایی که میرم سرکار گریه کنم نمیدونم افسرده شدم چه مشکلی دارم شرایط استعفا ندارم چون نیاز مالی دارم .....میگم شاید چون اوایل کار کردنم اینطوری ام ممکن بعدا خوب بشم؟
سلام من از روز اول انگیزه قوی داشتم. ممکنه این انگیزه بعدها کمتر بشه ولی بعید میدونم بیشتر شه. شاید شما هم مثل خواهر من آدم بیرون از خونه کار کردن نیستین!
اگه دوتا جمله گهربار (به من چه و به تو چه) سرلوحه زندکی باشه خیلی راحت تر زندگی میکنیم!
دقیقا منم همین مشکل رو داشتم و تو تنهایی گریه میکردم واگر شرایط مالی خوبی داشتم قطعا همون روزها کارم رو ول کرده بودم،اما کم کم عادت کردم و الان واقعا راضیم و خداروشکر میکنم که تصمیم عجولانه نگرفتم.تو هم مطمئن باش گذر زمان شرایط رو برات دلپذیر تر میکنه
من مادر ندارم🖤...۴ ماه و ۱۷ روز به سلولهای سرطانی مادرم التماس میکردم تا از تنش برن بیرون.۴ماه و۱۷ روز با داروهای شیمی درمانیش حرف میزدم و قسمشون میدادم تا مادرم رو اذیت نکنن..۴ماه و ۱۷ روز زمین و زمان رو بهم دوختم تا مادرم رو خدا شفا بده...اما افسوس........
عادت کن دختر یه روز در میون که کار حساب نمیاد تفریحه
من از خدام بود اگه کارم یه روز در میون بود
کلا منم از کار کردن بیرون خوشم نمیاد ولی نمیتونم هم ول کنم خودم هم نمیدونم چرا
هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است