2726
عنوان

خاطرات یک جنین

| مشاهده متن کامل بحث + 291 بازدید | 32 پست

2 نوامبر


هر روز دارم کمی بزرگتر میشوم دست و پاهای دارند شکل میگیرند ولی هنوز باید خیلی صبر کنم تا قدم به دست های مادرم برسد تا این دست های کوچک بتوانند گل بپینند و پدرم را در بغل بگیرند


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

13 دسامبر


کم کم میتوانم بببینم دور وبرم تاریک است وقتی مامان به دنیایم بیاورد همه جا افتابی و پر از گل است ولی من بیشتر از همه دوست دارم ببینم مامانم چه شکلی است؟؟

24 دسامبر


نمیدانم مامان صدای پچ پچ قلبم را میشنود یا نه بعض بچه ها موقع تولد کمی مریضن ولی قلب من قوی و محکم است و مرتب میزند ... تاپ تاپ ...

دختر کوچولوی سالمی داری مامان


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730