ولی همیشه واژه هایی ک نمیان تو ذهنم بهشون میگم چیز
بعد چیزای بد و منحرفانه ای تولید میشه
نه میتونم برم از خونه بیرون...نه از فکر توعهدیوونه بیرون...تو نیستی و هنوزبارونه بیرون...تو نیستی و هنوزاسمتعزیزه..رفیق قلبی که بی تو مریضه همینتنهایی بی همه چیزه...💔
دیروز مغازه کفش فروشی اومدم بکم کتونی صورتی توسی چند
گفتم کتونی سوتی چند
😑
میخوام یه قلک بسازم از دلم❤خاطره های خوبُ سوا کنم وجیرینگی توی دلش بریزم💝یه روزی که پر شد قلکم از همه خاطراتت،نگاهت،کلامت،مرامت ...اونوقت بدجورمیشم اسیر ورامت😎
میخواستم بگم دوتا کلوچه بدید گفتم دوتا کوچوله بدید فروشندم پایه بود گفت از کدوم کوچوله ها؟
کاش می شد تمامِ آدم های غمگین و تنهایِ جهان را در آغوش کشید ، برایشان چای ریخت ، کنارشان نشست و با چند کلامِ ساده ، به لحظاتشان رنگِ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد کاش می شد این را قاطعانه و آرام در گوشِ تمامِ آدم ها گفت که غم و اندوه ، رفتنی است و روزهای خوب در راه اند که حالِ دلِ همه مان خوب خواهد شد ...اندکی صبر ...اندکی تحمل ... ♥️. من از دستت ندادم،با دست پر برمیگردم یه روزی...وقتی خورشیدو میخوای،یه وقتایی رو بایدم بسوزی
همین الان میخواستم بگم مل مل پشمل آبادی. گفتم پشمل مشمل آبادی.
برنامه کودکه
من حلیم رو با دارچین میخورم شما دوست داری با نمک بخور یا با شکر بخور. 😂تصورم از بعضی از نی نی سایتی ها پشمک حاج عبدا... هست تو همه تاپیکا پشماشون میریزه ولی بازم پشم دارن برای تاپیک بعدی 🤣🤣🤣🤣. آهای تویی که پاچه میگیری چخه چخه.
به فروشنده گفتم خانوم اون کِف پشت ویترین چند قیمته؟😒😐😓😕😕😕😕😕
نه میتونم برم از خونه بیرون...نه از فکر توعهدیوونه بیرون...تو نیستی و هنوزبارونه بیرون...تو نیستی و هنوزاسمتعزیزه..رفیق قلبی که بی تو مریضه همینتنهایی بی همه چیزه...💔
یه بارم به جای اینکه بگم کنترل تلویزیون بهم بده گفتم بخاریو بده بعد فنجانارو داد گفت برو چای بیار گفتم من کی اینارو گفتم گفتم تو برو بده تا خواهرم گفت بابا مامان کنترلو میگه تا به حرف بیاد فیلمه پریده(به مامانم می گفتم*)