منم به خاطر همین حرفهای عمه ام شوهر زدم بدبخت شدم
اهمیت نده اشتباه منو تکرار نکن
بگو فعلا داغدار دل بیچاره ی شوهرتم . سیاه پوش دل شوهرتم . از سیاه دراومدم شوهر میکنم
بگو والا ب شوهرت قول دادم اول واسه اون ی زن نجیب پیدا کنم بعد خودم شوهر کنم
بگو فعلا داریم عواقب شوهر کردن تورو تحمل میکنیم
بهش بگو منم مثل شما میخوام وقتی سی سالم شد ازدواج کنم .اصلا بهش و ب تو چ من کی ازدواج میکنم یا نمیکنم
بگو این بویی ک الان میاد بوی ترشیدگیه من نیست بوی توعه ک هنوز ازین خونه نرفته
حرف عمه شما مناسب نیست،صرف نظر از هر نیتی که داره..به نظر من اصلا باهاش کل کل نکنید،اعصابتون بی خودی خرد میشه و به جای این که از ادبیات مشابه خودش استفاده کنید..خیلی قاطع و جدی بهش بگید..این مسئله خصوصی من هست و این اخرین باری باشه که شما درباره اش حرف زدین..من از مسائل خصوصی شما سوال نمی کنم.شما هم لطفا از مسائل خصوصی من سوال نکنید.اصلا خوشم نمیاد.( من خودم این برخورد تو یه موضوعی،امتحان کردم خیلی موثر بود).
اووووف اون ناراضیم باشه یه به به چه چه راه میندازی که نگو درجا میگه اررررره من انقد خوشبختم شوهرم خوب بچه خوب
حالا مامان بزرگم اینا دعوا میکنن میاد برای ما میگه
ما نمیپرسیما اما میخاد برای یکی بگه دلش خالی شه
ولی حتی یبار حرف خودشو زندگیشو جایی نزدیم به روشم نیاوردیم
