امروز رفتم خونه دوستم خواهرش اينا هم بودن(زياد باهم شوخي داريم)
صلوات شمار دستش بود گفتم يعني ما ميريم بيرونم يه سره اين صلوات شمار دستشه من همش به اين و مامانم ميگم توو پاساژ دست نگيرين
بعد گفتم همش فاتحه ميده تموم نميشه فاتحه دادناش
بعد گفتم من همش ميگفتم خونه اشو اين مدلي بچينه اما اصلا گوش نميده بعد نيم ساعت اومدم خونه
٢ دفعه بهش زنگ زدم اصلا جواب نداده
خيليييي كارم بد بود 😭