وای اسی منم مثل توام.سال پیش عید دوست همسرم تازه نامزد کرده بود بعد یهویی با نامزدش برای اولین بار اومدن خونه ما عید دیدنی.ازشون پذیرایی کردم خلاصه نشسته بودن اومدم که برم چایی بیارم از کنارشون که رد میشدم با پا زدم بشقابو اجیلو میز عسلی همه رفتن هوا.بیشورا انقدر خندیدن که دلدرد گرفتن😂😂😂شوهرمم سرخ شد گفت اروم بابا😯😯😯😞منم تو اشپز خونه از عصبانیت انقدر اخم کردم که بیچاره ها ترسیدن پاشدن رفتن