سلااام دوستای گلمممم دلم برا تک تکتووون تنگه تنگهههه😍😍😍الهییی چقد همه جا عوض شده
قضیش خیلی طولانیه این مدت ک نبودم
از کجا شرووووع کنممم اخه😍😊
راستش یروز اومدیم یعنی به حسابن منو ادریان و بابایی بریم بیرون منم اومدم وسایلارو جمع کردم واسه یه پیک نیک دوروزه بیرون شهراقا تو راه ادریان ازبس گریه کررد اومدم براش شیرخشک درست کنم یه ابجوشم تو فلاسک برداشته بودم ، همینجور که ادریانو بغل داشتم گوشیم افتاد زمین و فلاسک ابجوش هم ریخت روششش!اقا نگم براتون دیگه خودتون اون لحظه منو تصور کنید😭داشتم از شدت عصبانیت میپوکییییدماااا
حالا اونم چه گووشیم! نمیدونم شانس منه یانه
خیلیاتون سراغمو گرفتین اونایی که تلمو داشتن تو تل کلی پیام برام داده بودن ولی عزیزا اکانت تـ ل من دست خواهرمه و گفت خیلیا سراغتو گرفتن ولی من حواب ندادم ، انشالله سرفرصت باز میام و همچی تعریف میکنم .... الانم با گوشی همسرم اومدم ... خیلی وقت بود میخایتم بیام فرصت تشد!
حالا اونااییی که قبلا میشناختین منووو دستاتووون بالا😍😍😍