2726
عنوان

خاطره زایمانم

212 بازدید | 3 پست

اول بگم بچه اولم گل پسرم دقیقا امشب شد ۲سال و۴ماهه😚

بارداری اولم موقع زایمان هیچ علائمی نداشتم و آخر یه روز صبح رفتم بیمارستان بستری شدم تا ب کمک آمپول فشار زایمان کنم.خیلی مسخره و خسته کننده بود تا ۳بعدازظهر هیچ حسی نداشتم قرار بود زایمان بیدرد باشه ولی دردام کم کم شروع شد بالاخره ۱۱:۴۵شب زایمان کردم یعنی به روز کامل طول کشید بعدشم ۳روز الکی منو بیمارستان نگه داشتن 

حالا اینبار بخاطر پسر کوچولوم دوست نداشتم زود بدم و بیتربربسم و طولانی بشه واسه همین فعالیت زیاد داشتم و همه کار کردم برای شروع دردام هرچند دوماه آخر دائم دردایی مث پریودی داشتم ولی تاریخ زایمان رسید و علائم نداشتم 😣 ناچارا پسرمو سپردم به خواهرم و ۱۲ظهر رفتم بیمارستان. پرونده تشکیل دادم و معاینه کردن و گفتن ۳سانت باز شده و خوبه.  مطمئن بود تا۴زایمان میکنم ولی سوهرم و خانوادت ک‌زایمان قبلی بک روز کامل الاف شده بودن‌پست در زایشگاه اینبار هیچکس نمونده بود و من همراه نداشتم. شوهرم رفته بود تو ماشین خوابیده بود و ب مامانم گفته بود هیچ خبری نیس حالا حالاها طول می‌کشه نیا بیمارستان. و من یه ساعت نکشیده بعد دوبار معاینه بدون آمپول فشار دردام شروع شد اونم با فاصله کم و شدید😥😣 واااااای ۳ دردام شروعشد و راس ۴بدنیا اومد دختر گلم😍 

ولی من‌مردم و زنده شدم خیلییی سخت بود خیلییی 

داشتم‌میمردم دیگه نفس نداشتم و بجه جای بدی گیر کرده بود و دکتر هعی میگفت زور بزن و مشخص بود دکتر استرس گرفته میگفت بچه خفه میشه زور بزن. جونم در اومدتا بدنیا اومد وقتی اومد دکتر گفت‌ماشالله چ گرد و قلمبه...

بچم۳۹۰۰بود وزنش و واسه همین خیلی اذیتم کرد. 

شنبه گذشته بدنیا اومد و من امروز یه ذره بهترم و سر پا شدم 

راستی! وسط دردام خیلیا رو از جمله بچه های نینی سایت که منتظرن و التماس دعا داشتن هم یاد کردم❤


غلطهامو ندیده بگیرید درحال بجه شیر دادن نوشتم😊

عزیز دلم خدانگهداره واست.واسه منم دعا کن زایمانم به موقعه بشه و راحت.تغذیت چیا بود 

هر چه مغرورتر باشیتشنه ترند برای با تو بودنو هرچه دست نیافتنی باشیبیشتر به دنبالت می آیند؛امان از روزی که غروری نداشته باشیو بی ریا به آنها محبت کنیآن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند؛سادهـ از کنارت عبور می کنند …


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیز دلم خدانگهداره واست.واسه منم دعا کن زایمانم به موقعه بشه و راحت.تغذیت چیا بود 

یه تاپیک قبلا زدم در موردش.طب سنتی

هیچ قرص مصرف نکردم آهن و مولتی و....برا کم‌خونی قرص خون طب سنتی خوردم .تغذیه هم‌معمولی هیچ‌چیز خاصی نخوردم رب انار البته دوس داشتم میخوردم اواخر هروز لیموترش میخوردم

2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز