2737
2734

خوب کاری میکنی 😂😂😂😂😂

مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

منم همینطور تمیز کاری میکنم ولی خونه تکونی نه

دوتا بچه دارم اصلا نمیذارن‌کار کنم دست تنهام هستم

  به عکس پروفایلم گیر نده  استارتر عزیزی که نظر ما رو میخونی یه لایکی یه کامنتی بفهمیم خوندی بابا  
2738

واسه من امروز تموم شد

فرزندم،دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم
چرا؟

چون خونمون ٢٨٠ متر و وسايلمونم زياده خيلى خسته ميشم و هر سال بعد خونه تكونى مريض ميشم ميرم سرم اينا اونقد خودمو خسته ميكنم و تازه ٢ماه پيش مدله خونرو كلأ عوض ميكردم همه جارو تكوندم😁

خدايا آرزوى دله همرو بر آورده كن🤲🏻
منم همینطور تمیز کاری میکنم ولی خونه تکونی نه دوتا بچه دارم اصلا نمیذارن‌کار کنم دست تنهام هستم

منم فقط تميزكارى ميكنم مثل هميشه ولى واقعأ واسه عيد ديگه مريض ميشم اونقد كار ميكنم با يه بچه

خدايا آرزوى دله همرو بر آورده كن🤲🏻
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز