وااا چرا اصلا شوهرت تواین مسائل دخالت میکنه برعکسه مادرشوهر شاید غر بزنه ولی ندیده بودم شوهر غربزنه .شاید اونا پرش میکنن توام کار خاصی نکن ولی مثلا موقع غذا کشیدن برو تو اشپزخونه کمک کن یا موقع ظرف شستن با جاریت بشور در همین حد
بگو هرکس یه مدلیه و اینکه اصلا خجالت نکش همون طور ک شوهرت میکه و خجالت نمیکشه خیلی رک بگو مگه منو گرفتین ک براتون کارکنم!من اهل کارکردن نیستم
زیادم نرو بیا بنظرم
منم خانواده شوهرم اینطوری بودن خودش کاریم نداشت الان دوفته یه بار با دعوت میرم خونشون
رسم ک نه ولی چون دیدم اینا از عروس کار میکشن نخواستم خودمو کاری نشون بدم از همون اولدنستم پاپو گذاشتم رو پام کاری نکردم ولی یواش یواش داره صداشون در میاد مادرشوهرمومستقیم چیزی نگفته تاحالا ولی خواهرشورهم و شوهرم میگن بهم منم گفتم خونه مادر خودمم کار نکردم ک اینجا کار کنم
حرف بزنن پشت مادرشوهر و عروس همیشه حرف هست پس با کار کردن شیرین نمیشن.جاریت کارش شیرینه نه خودش
قدیمیا راست گفتن که اینا ترسشون از مردن نیس میترسن عزرائیل در خونشونو بشناسه،اینا میترسن جاریت با دیدن تو دیگه اونم کار نکنه
علاوه بر اینا شوهرم یوتش یواش داره اخلاق اصلیشو نشون میده همش دوسداره حرف خودش پیش بره منم ک زیر بار حرف زور نمیرم ولی راجب خانوادش بخاطر جاریم هم ک شده ب نظرم باید ی کوچولو استکان جا ب جا کنم ک انگشت نما نباشم نظرتون چیه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
