2726
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 1934224 بازدید | 85423 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

سلامممم عزیزانم  خخخخخخخخخخخخ  خب کسی روش نمیشه گزارش کار روتین بده  من برنامه ی ا ...

عزیزدلمیییییی رومینا جونم😍😍😍

این دو روز انقد خوابیدم که استخونام درد گرفته😞😶 ولی خداروشکر سرماخوردگیم بهتر شد.

دیشب رفتم یه سر به مادرشوهرم زدم و اخر شب برگشتیم


یه ذررره تمرین خطم رو انجام دادم و دیگر هیچ

امروز قرار بود مهمون داشته باشم که کنسل شد.


از روزای برفی خوشم نمیاد، احساس زندانی بودن تو خونه دارم،هرچند روزای تعطیل دیگه هم بیرون نمیرفتم ولی روزای برفی برام دلگیرن،دوسشون ندارم😒😒😳😳

دمنوش گذاشتم ،پسرکم خوابه.

نهار یا ماکارونی یا ماهی.

خونه رو باید جم کنملبا

لباسا تا بزنم

لایتنرمو بخونم

حفظم بخونم زبان کار کنم

خط تمرین کنم

( این طفلیا رو هی مینویسم تو برنامه،هی نمیخونمشون)

مامانم یه شهر دیگه زندگی میکنن،امروز به شدت دلم تنگ اینه که کاش تو یه شهر بودیم امروز رو کلا میرفتم پیششون😟


من لند شم یکک جمع و جور کنم شاید روحییه م بهتر شد، عصر اگه شوهر خواهرم خونه نباشه شاید یه سر برم خونشون( جایگزین خونه مامان😍)

سلام گل گلیادیروزرفتم خونه ی یکی ازآشناها.طفلی باردار بودولی خونش به حدی ریخت وپاش وکثیف بود که هرجاپامیذاشتی آشغال بودسوسک بودحالانه اینکه بارداری اذیتش کنه نه چون همش اینور اونور وبازارمیره وسرحاله.همش میگفت نه که دارم ازین خونه پامیشم اصلا حوصله تمیزکاری ندارم.من یه ساعت اونجا بودم

 دودسته مردم اومدن خونه روببینن من به جای اون خجالت میکشیدم .مردم ازتمیزی انگیزه میگیرن من ازکثیفی همینکه اومدم خونه خودم دخترمودادم مادرشوهرم بردپیش خودش.همه جاروجاروکشیدم.غذادرست کردم.ظرف شستم.لباس  دخترموشستم .سینکوبرق انداختم غذاخوردم (نتونستن خوب بخورم همش حالم بهم میخورد).بعددخترمم خوابوندم.البته قبل ازینکه برم اونجا هم دستشویی و تراس شستم.کمدرختخوابارم مرتب کردم.فقط خواستم بگم توی هرشرایطی که هستین درحدخودتون سعی کنین خونه یکم تمیزباشه که مثل این آشنای مانشه.الانم که دارم مینویسم حالم بدمیشه اییییی

2728
عزیزدلمیییییی رومینا جونم😍😍😍 این دو روز انقد خوابیدم که استخونام درد گرفته😞😶 ولی خداروشکر سرما ...

زهراجون اتفاقا من ميخواستم بگم چراخونه مامنت توبرنامه هات نيست كه ديدم نوشتي .اره فكرخوبيه برين خونه خواهرتون

         

سلام دوستان عزیز و پر انرژی

اگه بشه سعی میکنم منم هر روز گزارشمو بدم اما خیلی اکتیو نیستم مث بقیه دوستان، انشاال... ک بیاد ی روزی ک منم خیلی اکتیو و پر انرژی و سرحال باشم آآآآ رزومه..

کارها دیروزصب تا شب ک نت نداشتم امروز بجاش میزنم:

صبحانه همسر و دختر

پخت ماکارونی واسه نهار

ی دور لباس توماشین

دونوع ماسک صورت جهت رسیدگی ب خود

ورزش مخصوص اب کردن پهلو و دراز نشست

شستن ی کوه ظرف کثیف مربوط ب دوروز چون شیر آب ظرفشویی خراب بود

جارو دستی سطحی خونه 

خیاطی در حد 1 ساعت کار رو پالتوم

و دوره درهای کلاس زبانم

خوندن 30 تا داستان کوتاه انگلیسی

درستیدن ساندویچ تخم مرع با سالاد کلم واسه شام 


واما کارهاای امروزتا الان

دوره زبانم

خوندن ی مسابقه و تسلط بر اون ک متایفانه بعد ازظهر متوجه شوم صب برگرار شده و من پیام اطلاع رسانیشو ندیده بودم خیلی ناراحت شدم بابتش وقت صرف کرده بودم هفته پیش

پخت عدس پلو واسه نهار 

پماد ززینک صورتم

ودیگه هیچ اخه صبم دیر بیدار شدم 11 چون شب بسیار دیر خوابیدم و دختری واسه بار دوم تو این هفته نصف شب بیدار شد و کلی گریه و بد خوابیو..

کارهای الان تا شب

شستن ظرفها

پخت سوپ واسه شام اخه خودمو دخملی سرما خوردیم

داروهای خودم و دخملم 

تموم کردن کامل دوخت پالتوم

اصلاح صورتم با بندانداز اصلا حال ارایشگا رفتنو ندارم تاره باید خیاطیم میرفتم ی ایرادی داشتم برطرف کنم اونم اصلا حال ندارم

ااگه شد اخر شب میام میگم چی کارا کردم...

راه اندازی کامپیوتر و  گوش دادن سی دی زبان


سلام عزیزان گزارش من امروز:صبونه دخترمو دادم .رفتم بیرون پیاده روی وخرید.ژله درس کردم.پیش مادرشوهرم شام ونهارخوردم .آینه وکف ووسایل آشپزخونه روگردگیری کردم.دختری روحمام کردم ولباساشوشستم

من دیروز صب مهمون داشتم،خواهرم اومد پیشم با بچه هاش، نهار ابگوشت خوردیم حسابیییی چسبید، بعدش ظرف شستیم و جم کردم خونه رو و دوش گرفتم،  یه سر رفتیم خرید باهم خورده ریز اشپزخونه گرفتم.بعد ادامه مهمونی رو‌بردیم خونه خواهرم.

داشت خونه تکونی میکرد،اتاق بچه هاشو مرتب کردیم تا شب، خیلی خوب شد.بچه ها هم کلیی باهم بازی کردن. دیشب لایتنرمو خوندم، حفظمو خوندم، محلول پاکسازی صورتمم زدم.

امروز:

کالسکه پسر رو بشورم( انشالله هوا خوب بشه کم کم بساط پارک رفتن راه بندازیم)

یه پتو از مراحل خونه تکونی مونده اونو بشورم

سینکو خالی کنم،لباسا رو جم کنم

یسری لباس ریختم تو ماشین پهن بشه

یکم اتو بزنم

نهار بزارم

اگه وقت شد انباری شماره ۲ رو جم کنم.


اگه به همش برسم از خونه تگونیم فقط شامپوفرش میمونه و ریزه کاریایی که دیگه نیاز به روز تعطیل ندارن میشه هر  روز یکم براشون وقت گذاشت.

بایپ لیستشو بنویسم

اها پادریا رو هم بشورم

یکم لباس دستی هم دارم که باید تو پودر صابن خیس بخوره



اینا برنامه تا عصر هست😀😀

عصر بریم خرید کفش واسه پسرک میخوام.

زبانمو شب باید بخونم دیگه وقتم تموم شد فرداشب کلاس دارم،امشب اگه نخونم دیییییگه وقتی نمیمونه( خداروشکر لایتنرمو یه هفته س استارت زدم و لغتام تا حدی پیش رفتن)

حفظمم که پنج شنبه اینده ازمون دارم باید مسلط بشم.

خطم طفلی همش میره تو حاشیه. بعد ازمون حفظم اساسی براش وقت میزارم ولی الان حفظ و زبان ازمون دارن تو اولویتن😀


انشالله از جمعه بعد شروع میکنم به خورده کارای هنریم

خییییلی دلم میخواد خیاطی یاد بگیرم یه برنامه هایی برشا دارم شاید بتونم به امید خدا شروع کنم😊😊

اینم از احوالات من

بیاین دخترای خشکل از برنامه هاتون بگییییییین.

مطمئن باشین شاید همون کارای ریزی که من و شما انجام میدیم برای همدیگه ایده بشه و یه کار خشکل از توش دربیاد که روحیه  بهتر و بهتر کنه😀😀😀

سلااام منم هستم ازین ب بعد 

جم کردن اتاق خواب 

دستمال کشیدن سرامیکا 

شامپو کشیدن فرش اتاق 

نهدر درست کردن 

جمع کردن لباس های شسته شده 

تمیزکردن راه پله ک گلی شده از بارون دیروز

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730