از بچگی اذیتم میکرد...
فحش میداد کتکم میزد
روم لقب های زشت گذاشته بود
پدر مادر هیییچییی نمیگفتن بهش هیچی
من یه دختر کوچولو همش شبا گریه میکردم..
مسخرم میکرد...
خیلی خیلی اذیت میکرد...
از ته ته قلبم ازش متنفرم...
از مادرم هم همینجور....
بعد ازدواج گذاشتمش کنار.. عروسیشم نرفتم...
اخرش من شدم ادم بده ولی برام مهم نیست..
فقط اسم برادر ک میاد یکی میگه داداشم... و... و.... خیلییی دلم میگیره... اشکم در میاد...