2703
2553
عنوان

مــادر کـافــی باشــیم

| مشاهده متن کامل بحث + 775060 بازدید | 7348 پست
من هرروز میام تمام مصالب مفیدتان را میخونم یه چیزایی یاد می گیرم ولی چه کنم من که شاغلم واقعا خیلی خسته می شم وتابه با دخترم به خونه برسیم ساعت 6 بعداظهره ونمی دونم با این همه کار ورسیدگی به دخترم چه کنم واقعا حسرت این برنامه ریزی های شماها را می کنم برنمه من اینه
6-7 لباسامونو درمیاریم وبه دخترم قطره .میوه وهرچیز خوراکی که دوتامون نیرو بگیریم وکمی بهش شیر میدم
7-8 بازی با دخترم
8-9 شام میزارم
9-10 باباش میاد به اون میرسم وشام میخوریم
10-10/30 میخوابیم وخلاصه هیچ وقتی برای من وباباش نمی مونه که با هم صحبت کنیم
هیییییییییییییی
هرگز تسلیم نشوید معجزه ها هر روز رخ می دهند ......شاید امروز روز من باشد....بی شک
طاهره جان از اینترنت گردی!!! اگه اون روز نخوابم تایم کار با اینترنتم رو خیلی محدود می کنم و فقط در حد واجبات

ولی مثلا امروز از 6 بیدارم اشپزخونه رو مرتب کردم با همسری صبحانه خوردم خونه رو مرتب کردم الانم پیش شمام!!

منصوره سفر بخیرررررررر

بیتا جون خود کار خونه به همراه کودک وقت گذاری هست دیگه همه اینا وقتی به دید بازی بهش نگاه شه میشه بازی و لذت بردن کودک ما یکی از کارامون روزانه اشپزی هست اکگه من غذا رو نپخته باشم حتما با محمدمهدی می پزم حتی اگه ورز دادنی چیزی هم باشه ازش کمک می گیرم و کیفففففففف می کنه
آپلود دائمی هر گونه فایل در http://up.sabzdownload.com/


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام

اول بگم چقدر خوبه که مسیحا هست احساس سبکی میکنم :)))

دوم برای دوستانی که توی این بازی کردن مسیحای خوبم موندن :))) وقتی هیوا تازه دنیا اومده بود من توی یک کلوپ خوب :))) با مسیحا دوست شدیم. من گیلدا مسیحا و دوست خوب دیگمون. ما چهار تا چه روزهایی داشتیم مسیحا یادت میاد؟؟؟ همون موقع هم مسیحا همینطور بود . منظم و با اراده. این دوست محبوب ما کلا حتی با وجود مریمناز هم خودش موند و این خیلی خیلی خیلی مهمه . برای بازی خودش گفت توی وبلگش هم هست. تمام بازیها برنامه ریزی نیمشه کودک خودش انتخاب میکنه چکار کنه حالا ما این وسط یه راهی نوری هم ممکنه نشون بدیم .:)))

اما هرگز لحظه آشنایی و این 5 سال و اندی دوستی با این خانوم مهربان و تمام کمکهایی که بهم کرد از خاطرم نمیره . :)

مسیحا خواسته کوتاه کوتاه بنویسم چشم :)
طاهره عزیز سعی میکنم بنویسم اما من مثل مسیحا سعه صدر ندارم. :))) خیلی چیزها عزیزم شخصی هست مسیحا هم همینظطوره نمیهش همه چیز رو نوشتم پس اگر موضوع خاصی رو مد نظر داره هر کدام از دوستانم در وبلاگم بنویسند حتماااااااا پاسخ خواهم داد :)


دوستان تازه سلام.


منصوره خوش باشی برات یک ایمیل هم فرستاده بودم اگر نیومده بخبر :)

و اما متون پر انرژی مسیحا رو خوندم و خیلی حرفاش رو چندین بار :) درباره نظم احساسات چقدر زیبا نوشته بودی مسیحا جانم...درباره کتاب .....من یک چیز دیگه هم بهش اضافه میکنم. وقت برای فکر و سکوت . :)

درباره کار خانه و تمیزی دقیقا همین طور که گفتی در یک محیط منظم ذهن منظم شکل میکیهر و در یک ذهن منظم برنامه منظم بوجود میاد .

وقتی هیوا همسن مریمناز بود منهم همین بازی رو باهاش میکردم الان اون بازی براش شده جدی . خودش اتاقش رو مرتب میکنه :)

برنامه غذات رو خیلی دوست داشتم. من شبها فکر میکنم فردا چی درست کنم و خرید رو ماهیانه انجام میدم . خرید میوه و سبزیجات رو هفتگی انجام میدم و برنامه من بدلیل نبودن هیوا از صبح تا 3 و نیم خیلی متفاوته. وقتی نیست خرید میکنم اگر خونه باشم آشپزی میکنم اگر نباشم وقتی اومدم. ما بدلیل نبودن هیوا و همسرم ناهارو رو باهم نمیخوریم و شام رو کنار هم هستیم. البته زمانهایی فقط من و هیوا شام میخوریم و همسرم دیر تر میاد خونه .
2720
برنامه غذا خیلی مهمه بخصوص برای من که از آشپزی متنفر بودم واقعااااااااااا اما از زمان مادر شدن علاقمند شدم. :) یادم نمیاد سبزی پاک کرده باشم قبلا یا گاهی آش پخته باشم اما الان همه این کارهارو میکنم. :) همسرم واقعا تعجب میکنه یوقتایی :)

برنامه خرید هم که گفتم ماهیانه و هفتگی هست. من روزهای زوج رو بیرون خونه محل کار پدرم هستم و کارهای اداریش رو انجام میدم. نیستم اما همون روزها خیلی خیلی برای من لازمه. من آدمی هستم که کلا تحمل نشستن بیش از حد توی خونه رو ندارم. :) سعی میکنم وقتی هیوا نیست غذا درست کنم که وقتی میاد وقتم ازاد باشه و همینطور خرید . اما ایام عید و تابستان من برنامه کاملا متفاوتی دارم. با هیوا میرم خردی کلاسهای هیوا رو دارم که برای اون هم برنامه میریزم که هیوا فقط هفته ای دو تا سه روز کلاس بره و صبح ها خونه باشه هم بخاطر گرمای زیاد شیراز هم برای رسیدگی به کارهای خونه . و هرچی بچه ها بزگتر میشن برنامه تابستون هم بیشتر میشه مثلا امسال هیوا میخواد بره استخر و این هم به من اضافه شده.
در مورد کلاس گفتم میدونم اکثرا بچه های کوچک تر از من دارید و خیلی مونده به این پروسه برسید اما ...

کاملا معتقدم برای هر چیزی در زندگی باید برنامه داشت. حتی برای تی وی دیدن. روزهای 5 شنبه در حال حاضر هیوا دو تا کلاس داره موسیقی و مکالمه انگلیسی . از قبل گفته بودم در زمان مهد فقط روزهای 5 شنبه رو که تعطیله میتونم کلاسی ببرم هیوا رو تا خسته نشه و البته منهم همینطور. مسیحا کاملا درست میگه اول مادر باید خود رو پیدا کنه برای خودش برنامه داشته باشه این خیلی مهمه :)

روزهای 5 شنبه هیوا از 4 تا 5 و نیم زبان داره از 6 و نیم تا یک ربع به هشت !!!!! من هیوا رو میبرم کلاس زبان و مجبورم در ماشین بمونم تا بیاد. خب وقتی هیوار و میبرم کلاس ماشین رو میذارم میرم پیاده روی در سکوت . این رو فکر کردم و گفتم این زمانی هست که میتونم زاش خیلی استفاده کنم :) بعد از اتمام کلاسش میریم موسقی. کتاب میبرم و تمام وقت در ماشین کتاب میخونم وقتی هیوا میاد کلی کار کردم :)

و وقتی صبح ها هیوا نیست من روزهایی که در منزل هستم. حدود سه ساعت با اینترنت و کارهای شخصیم با لپ تاپ رسیدگی میکنم. غذا درست میکنم. اول صبح که هیوا میره اشپزخونهر و مرتب میکنم خونه رو تمیز میکنم . بعد کارهای شخصی دیگه.

ماهی یک بار خانومی میاد خونهر و کلا مرتب میکنه چون من شدیدا کمر درد دارم :)

و اما وقت برای سکوت و فکر .....روزهایی کلا میشینم موسیقی گوش میکنم چیزی مینویسم که اینها همون برنامه هایی هست که گفتم شخصی هستن :) حتما هفته ای دوبار باید شعر بخونم از کتابهام....با دوست و خواهرهام حرف یمزنم. یک روز در میان به مادرم تلفن میکنم. کارهای شخصی پدرم رو هم من انجام میدم روزهای زوج . خرید خونه مامانم رو هم بهش کمک میکنم اون رو گفتم از قبل بهم خبر بده :)

و برای همسرم. گاهی صبح ها کلاس نداره و هیوا هم نیست و اون روزها خیلییییییییییییی برای ما خوبه. با هم فیلم میبینیم تخمه میخوریم :))) گاهی ازش میخوام تی وی رو خاموش کنه فقط حرف میزنیم من کلا زیاد حرف میزنم :) اگر موردی در تربیت هیوا یا کارهیا اون باهش دربارش حرف میزینیم .

و شبها هم هیوا که میخوابه ما تنهاییم همینقدر که باشم و حرف هم نزنیم به نظرم همین وقت برای دو نفر کافیه و باید باشه. مسیحا یادش هست من قبلا با هیوا میخوابیدم اصلا تحمل بی خوابی رو نداشتم روزها خواب آلود و خسته بودم اما همه چیز به مرور حل شد و خیلی هم خوب حل شد.
کلا مادر بودن به یک زن نظم میده. :)

و اما بازی. از هفته قبل میدونم باید چه روز چه کاری با هیوا انجام بدم. روزهای چهار شنبه پنج شنبه و جمعه بازیهای حرکتی میکنیم و نقاشی رنگ و کاردستی. روزهای دیگه شنبه دوشنبه فقط میرم توی اتاقش و هر باز یو کاری که بخواد انجام میدیم. روزهای دیگه قبلا گفتم خود هیوا برای خودش برنامه داره. تی وی میبینه از مهد میاد و بعد خودش بازی میکنه با ویدیو های زبانش ور میبینه. کار یاصلا به من نداره .:) و روزهای جمعه 1 ساعت با لپ تاپ و اینترنت کار میکنه .:) فقط همین یک روز و هیچ بحثی رو دربارش قبول نمیکنم اصلاااااا.

عاشق جارو برقی کشیدن و گردگیری هست. اگر روزی بخوام انجامش بدم اتاقش و حتی تمام اتاق من رو جارو میکنه. گردگیری میکنه من وایمیسم نگاه میکنم و تعجب میکنم :)))
یکی یکی کتابهاشو میاره تمیز میکنه میذاره سر جاش. کلا درونش منظم شده برای هرکاری و هر چیزی رو برمیداره میذاره سر جاش نه اینکه اینطور بوده باشه کار شده دیگه اینطور شده :)

من برنامه هام نمینویسم. :)) فقط برنامه های بیرونم رو چون خیلی زیاد هستن :)

و یک چیز مهم ********** گاهی اصلا هیچ کاری نمیکنم *********** چون روزهایی در زندگی همه ما هست که **** حوصله نداریم ******

اون روزها فقط میشینم همین.

فیلم هم زیاد میبینم حتما هفته ای دو فیلم خوب رو از دوست همسرم فیلمهای بروز رو میگیرم و میبینم حتما و اگر مناسب باشه برای هیوا هم میذارم. هیوا عاشق فیلم هست اونهم فیلم بزرپسالان. البته گفتم باید مطمئن بشم مناسب سنش هست . و بعد از دیدن فیلم دربارش زیاد حرف میزنیم .

مهم دوم ******** سلایق ما علایق ما ایده آلها و اهداف ما با هم متفاوتند **************

من همین دیروز یک چیز جدید در خودم کشف کردم ....انگار یک سحر دیگه اومده بود....احساس کردم چیزی رو که همیهش حس میکردم از وجودم کنده شده پیدا کردم نمیدونید چه حال خوب یداشتم. اینها برنامه های بعد از تعطیلات من هستند . مسیحا برات میگم و در فیس بوک هم بارت پیام گذاشتم خانومم :))

من از همین الان برای برنامه نمایشگاه کتاب و مهمتر از اون رفتن به تهران و دیدن پدرم و مسیحاااااااااااااااااااااااااااااااااا برنامه هامو ریختم حتی برنامه مالی رو. و حتی روزهایی که باید بمونیم و کارهایی که میخوام بکنم رو. :) گفتم من در ذهنم برنامه میریزم و یادم میمونه نمی نویسم.

برای سال آینده میخوام دوباره برگردم مهد کودک و برنامه اون رو هم با مدیر مهد هماهنگ کردم :)

برای دیدن دوستام حتما برنامه میذارم حتما . برای حرف زدن با دوستان حتما برنامه بذراید بچه ها .

خب اینهم برنامه های من.

خوب و خوش باشید.
2714
نفس مامان شما شاغلی و باید برنامت رو فشرده تر کنی و میدونم چقدر خسته ای عزیزم. :)

به نظرم شام رو زودتر درست کن و زودتر سرو کن زو زودتر دخترت رو بخوابون. هفته ای دو روز هم با همسرت باشی کافیه عزیزم. و الان ایان تعطیلات نزدیکه تو میتونی خیلی از این روزهای تعطیل استفاده کنی حتما میتونی :)
و من یک روز در میان عصرهای روزهایی که از لحاظ بدنی خسته نباشم میرم پیاده روی :))) گاهی با هیوا گاهی بی هیوا . و در منزل وسیله ورزشیم هست اون رو هم دارم . راستی مسیحا نگفتی این دکتر فردوس کجای این کره خاکی هست :))))
سلام
دوستان، من اصلا اینطوری نیستم که کارهام با برنامه ریزی قبلی باشه هر زمان بشه میریم مهمونی، خرید، پارک......
با خواندن پستهای شما دارم به این فکر میکنم که من هم برای خودم یک برنامه ریزی داشته باشم، شاید اینطوری بهتر بتونم از وقتم استفاده کنم،
مثلا مدتهاست که قصد دارم یک کلاس ورزشی برم، یا اینکه حتی در خونه نیم ساعت در روز ورزش کنم، ولی نمیشه!!!!!!!!!!!!!
نفس مامان
میخواستم یک راه حل بدم، خودم هم شاغلم
به نظرم اصلا لازم نیست که هر روز غدا بپزی، اینطوری یک ساعت بیشتر از وقتت استفاده میکنی، مثلا خودم گاهی روزهای جمعه صبح زود بیدار میشم و سه نوع غذا درست میکنم تا حداقل شنبه و یکشنبه غذا داشته باشیم
یک نکته دیگه اینکه من از ارام پز خیلی استفاده میکنم، شب گوشت و مخلفات رو توش میزیزم با کمی اب تا صبح اماده میشه، گاهی پیاز داغ اماده میخرم که برای غذا درست کردن لازم نباشه پیاز داغ درست کنم، مزه اش مثل پیاز داغی که خود ادم درست کنه نیست ولی برای مواقعی که ادم خیلی خسته باشه کمک میکنه
دیگه اینکه گاهی در طول هفته از بیرون کباب میگیرم، البته این برای خانمهای اینجا که همه اشپزی و کارهاشون طبق برنامه هست جالب نیست، ولی برای امثال ما که بعضی وقتها حال اشپزی کردن نداریم کمک کننده هست، فقط باید یک کبابی مطمئن نزدیک خونه پیدا کنی
سلامما مسافرت زیاد میریم مهمونی زیاد میریم مثلا این سه روزه شمال بودیم خب نمی شه روال رو رعایت کرد چون برای

ایجاد نظم روال معمولی خیلی لازمه من برنامه ندارم ولی سعی میکنم کاراممو در ذهنم برنامه رریزی کنم

برای مادر کافی بودن

کتاب مادر کافی رو خوندم 2 بار خوب بود عالی بود و کاربردی و 80 درصد تابش در مورد نظم و تعیین حد و مرز و قوانین هستش

جایی محسا در مورد خود کافی صحبت کردند خیلی مشعوف شدم یه کتاب معرفی میکنم برای رسیدن به خود کافی

برای خود کافی بودن:


عظمت خود را در یابید
اثر وین دایر که عشق منه
ترجمه محودرضا آل یاسینانتشارلت هامون

خیلییییییییییی عالیه برای کشف کردن درونیات خودتون و پیدا کردن خودتون

و همنطور کناب 101 راه برای دگرگونی زندگی شما
اثر وین دایر
انتشارات هامون

و
کتب راز شاد زیستن
اندرو متیوس
مترجم وحید افضلی راد
انتشارات نسل نو اندیش
خداوندااز تو برای توانایی و تمایل دوست داشتن متشکرم.عشق هدیه ای است گرانبها از جانب تو.
نکات مهم در برنامه ریزی مناسب:

مشخص بودن وقت خواب و خوراک اساس برنامه ریزی

هدف از تنظیم برنامه و پیروی از روال مشخص این است کا رها در زمانی معقول به انجام رسند

در اجرای برنامه بیش از حد سخت گیری نکنید اگر در برنامه شما اندکی تغییر ایجاد شود (حداکثر نیم ساعت )اهمیت خاصی ندارد اما اگر در اجرا سهلانگار باشید برنامه معنای واقعی خود را ازدست میدهد و شما دچار آشفتگی و بحران خواهید شد

واقع بین باشید اگر خصلتتان این است که کارها را کند انجاکم میدهید و یا فرزندتان این گونه هست برنامه را طوری تنظیم کنید که فرصت کافی داشته باشید

لزوم وقت اختصاصی برای خود و همسرتان
خداوندااز تو برای توانایی و تمایل دوست داشتن متشکرم.عشق هدیه ای است گرانبها از جانب تو.
برای فروغ عزیز:
صفحه 180 کتاب مادر کافی در مورد ده فرمان تغذی کودک :
خلاصشو می نویسم:


تحسین و پاداش بعد از هر رفتار مثبت بلافاصله تعریف و تمجید کنید

ثبات قدم و استمرار:قوانین را هرگز زیر پا نگذارید شما و همسرتان باید در رعایت قوانین ثابت قدم باشد

برقرای روال معین:زمان باید همیشه ثابت باشد

حد و مرز :ثابت بودن وقت صرف غذا و نشستن سر سفره یا میز از مهمترین قوانین هستند

نظم:هیچگاه کوک را به خاطر غذا نخردن سرزنش نگنید تنبیه را فقط در مورد رفترهای ناشایستمثل پرت کردن غذا و یا امتناع از نشستن سر سفره یا میز غذا اعمال نمایید

هشدارها:پیشاپیش وقت غذا را اطلاع دهید

انتظارها:اگر کودک هنگام غذا رفتار ناکناسب دارد بسیرلر سلده برایش توضیح دهید

محدودیتها:هوس های زودگذر کودک را نادیده بگیرید غذاهای متنوع تهیهکنید ولی اجازه ندهید نوع غذا ذژرا تعیین کند

مسولیت پذیری:کودکان را تشویق کنید خودشان غذایشان را بخورند حتی اگر موجب کثیف کاری شود هنگام صرف غذا از لطفا و متشکرم استفاده کند وی را در چیدمان میز و سفره و بعضی از امور مربوط به صرف غذا مشارکت دهید

اسودگی خیال و ارامش:زمان صرف غذا فرصت مناسبی برای ارتباط اعضای خانواده
خداوندااز تو برای توانایی و تمایل دوست داشتن متشکرم.عشق هدیه ای است گرانبها از جانب تو.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز