2726
عنوان

خانمایی که رمان ابنبات چوبی رو خوندن میشه بیاین کمکم

| مشاهده متن کامل بحث + 273 بازدید | 23 پست

ولی من خوشم اومد دختر خیلی فداکاری بود بالاخره زندگی اینه نمیشه همیشه اونجوری که دلت میخواد زندگی کنی من خودم مجبور شدم بر خلاف میلم زندگی کنم چاره ای هم نیست چون شرایطم اینجوری ایجاب میکنه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اصن ته هیچي فقطط اعصاب خوردي و وحشي بازي بود یعني هرچي بیشتر میخوندیي اعصابت بیشتر خورد میشد 

میشه یه خلاصه بهم بگی؟

یعنی چی اعصاب خوردی بود؟؟

خدایا هر جایی برای نوشتن باشه مینویسم شکرت چون از شکرگذاری تو معجزه ها دیدم
2728
خیلی بد بود اصلا تا مدت ها اعصابم و روانم خراب بود تو دو روز خوندمش مونا بود اسمش

لطفا یه توضیح بدین لطفا که چرا اعصاب رو خراب میکنه؟؟

یه مختصر میگین

خدایا هر جایی برای نوشتن باشه مینویسم شکرت چون از شکرگذاری تو معجزه ها دیدم
لطفا یه توضیح بدین لطفا که چرا اعصاب رو خراب میکنه؟؟ یه مختصر میگین

خیلی وقت پیش خوندمش

داستان یه دختریه به اسم مونا که به خاطر شرایط بد اقتصادی خانوادش مجبور میشه صیغه مردی بشه که بیمار روانیه تو حالت عادی رفتارش خوبه ولی وقت داشتن رابطه وحشی میشه و کتک میزنه قلاده میبنده بهش 

این روند تو کل داستان ادامه داره دخترم به خاطر سفته هایی که پیشش داره نمیتونه جدا شه 

اخر داستان هم معلوم میشه این رفتار اقا ریشه در بچگیش داره و به خاطر خیانت مادرش به پدرش و کودکی خوبی که نداشته

خیلی وقت پیش خوندمش داستان یه دختریه به اسم مونا که به خاطر شرایط بد اقتصادی خانوادش مجبور میشه صیغ ...

ممنون

خدایا هر جایی برای نوشتن باشه مینویسم شکرت چون از شکرگذاری تو معجزه ها دیدم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز