من و شوهرم بخاطر شرایط مالی سخت و بیکاری شوهرم تاسه سال اقدامی برای بچه دارشدن نداشتیم تو این مدت مادرشوهر م خیلی زجرم دارم ای بهم انگ نازایی زد.الان یه پسرهای ماهه دارم دیروز اومده میگه بایدزودتربچه داربشید نبایددیربشه ،منم گفتم نه زودش خوبه نه دیر .بهم میگه نه بایدزودتربچه داربشید چیکارش کنم حالم بد میشه ازدخالتاش نمیدونم روانیم میکنه
پسرم الان هفت ماهشه
بگو عجله داری خودت بیار
مادرشوهر منم خيلي تو بچه دار شدن دخالت ميكنه
منم هر دفعه ميگه خودمو ميزنم به نشنيدن
بيشعور فضول!
بگو خاطر خرجش رو بدی ده تا میارم
والا خیلی گرونه من امروز رفتم یه کم لباس بچه هارو نگاه کردم لباس نوزادی شماره صفر استین کوتاه 22 بود قشنگ یه وجب در یه وجب و خرده ای بود
ي روز بهانه بيار بچتو از صب بزار پيشش برو گردش و تفريح ديگه جرات نميكنه حرف بزنه
بگو من نمیدونم چه رفتاری کردم که بقیه بهدخودشون اجازه نیدن راجع به اتاق خواب و تولید مثلم هم نظر بدن
بگو هروقت صلاح بدونیم میاریم فعلا وقتش نیست
من مادرشوهر خيلي باشعوري دارم ٩ ساله ازدواج كردم بچه هم خودمون نخواستيم تازه تصميم گرفتيم كه ديگه يكي بياريم حتي يك بار از من نپرسيده در مورد بچه عوضش مامان خودم چندبار گفت بهش گفتم خودت بيار هنوز جووني كه 😁😁😁البته به شوخي گفتم بهش .به نظر من بزاريد ايشون به زر زدنشون ادامه بدن شما ببين خودت و شوهرت چه تصميمي داريد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
