سلام عزیزان من چند ماهی میشه عقد کردم خیلی رابطم با خواهر شوهرم خوبه هرچی بگم از خوبیش کم گفتم اصلا یه جورایی تکیه گاهمه مادر شوهرمم خوبه منم دوسش دارم اما نمیدونم چرا همش تو ذوق من میزنه من بخدا از کسی توقعی ندارم ولی همش میگه اره فلانی چون ظریفه خوشکله من قدم بلنده اندامم نرماله چاق نیستم کلا همش درحال تخریب کردنه منه بخدا دیشب دلم گرفت اهل دعوا نیستم شوهرم گفت چته گفتم باور کن تو این مدت کسی اینقدر اعتماد به نفس منو از بین نبرده بود ولی نمیدونم چرا مامانت اینجورم میکنه مگه من ادم نیستم خدایا نمیخوام هیچوقت بهش بی احترامی کنم و نکردمم ولی نمیدونم کسی درکم میکنه که همش دلم میشکنه میرم خونشون
ی بار مستقیم بهش بگو
شاید واقعا متوجه نیس داره دل میشکنه
خب مادر شوهرا اینطورن دیگه
اهمیت نده
وقتی از این حرفا میزنه گوش نکن عمیقا
خودتو به کاری وشغپل کن و دامن نزن به حرفاش
به خواهر شوهرت بگو، سن خودت و خواهر شوهرت چقدره؟
هم دردیم💔💔💔💔
بچه ها دل شکستن تاوان داره؟؟؟
چجوری بگم آخه دامادشم بنده خدا هیچوقت رفت و آمد نمیکنه اونم مامان نداره منم مامان ندارم اونکه گوشه نشین شده خواهرشوهرم میگه کلا با عروس داماد اینجوره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
