2726

خوب ۳ هفتته دیگه

خدایا خدایا شکر واسه اینکه بالاخره مامانم کردی👼در ضمن     لباس یا کفش که نیاز ندارید رو پست کنید ب آدرس سیستان و بلوچستان شهرستان زهک بخش جزنیک روستای پلگی خمر مدرسه حافظ کد پستی نمیخواد جنسیت هم فرقی نداره چون مدرسه توزیع میکنه تو خانواده بچه ها 🙏🙏

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

اين يعنى منفى ؟؟ 😔😔

مثبته مگه آزمایشگاه نگفت

خدایا خدایا شکر واسه اینکه بالاخره مامانم کردی👼در ضمن     لباس یا کفش که نیاز ندارید رو پست کنید ب آدرس سیستان و بلوچستان شهرستان زهک بخش جزنیک روستای پلگی خمر مدرسه حافظ کد پستی نمیخواد جنسیت هم فرقی نداره چون مدرسه توزیع میکنه تو خانواده بچه ها 🙏🙏
2728
يعنى حامله ام؟

ارهههههههه🤗🤗🤗🤗

خدایا خدایا شکر واسه اینکه بالاخره مامانم کردی👼در ضمن     لباس یا کفش که نیاز ندارید رو پست کنید ب آدرس سیستان و بلوچستان شهرستان زهک بخش جزنیک روستای پلگی خمر مدرسه حافظ کد پستی نمیخواد جنسیت هم فرقی نداره چون مدرسه توزیع میکنه تو خانواده بچه ها 🙏🙏
كم مونده گريه كنم خيلى اميد داشتم

حالت خوبه؟!؟ میگیم مثبته دیگه

خدایا خدایا شکر واسه اینکه بالاخره مامانم کردی👼در ضمن     لباس یا کفش که نیاز ندارید رو پست کنید ب آدرس سیستان و بلوچستان شهرستان زهک بخش جزنیک روستای پلگی خمر مدرسه حافظ کد پستی نمیخواد جنسیت هم فرقی نداره چون مدرسه توزیع میکنه تو خانواده بچه ها 🙏🙏
كم مونده گريه كنم خيلى اميد داشتم


۶۳مثبته دیگه😐مبارکه

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730