دلم بغل میخاداماشباپشتش میکنه بمن ....خودموحبس کردم تواتاق ۹متری امشب یه لحضع رفتم پزیرایی میوه بخوریم پاشدم میوه شستم واس مادرشوهرم لیموشیرین سیب موزگذاشتم توت فرنگی هم بوددیگ هواسم نبودبذارم گفتم برمیدارع واس شوهرمم پوست کندم دادم بخوره دیدم مامانش بشقاب میوه رواورد انتخاب کنارم هیچی نگف اخم تخم کرد یه ربعی گذشت بالحن بدبرگشته میگ توک میدونی من از لیموشیرین بدم میادچرابرام توت فرنگی نذاشتی(یه لحضه هنگ کردم مثل بچه هارفتارکرد)منم لرزم گرف یه لحضه پاشدم اومدم اتاق