ماجرا از اين قراره كه دوستم و شوهرش به ما گفتن با هم بريم بيرون رستوران ما هم قبول كرديم
خلاصه اينكه قرار ساعت ٨ اونجا باشيم بارون گرفت ما گفتم زشته زنگ بزنيم كنسل كنيم ، ساعت ٧ و نيم راه افتاديم و چون بيرون بارون بود منو شوهرم گوشيمون رو چك نكرديم
تا رسيديم رستوران ديدم دوستم پيام داده ببخشيد ما كاري پيش اومد برامون هوا هم بارونيه نميتونيم بيايم يعني درست نيم ساعت قبل از قرار
كلي اعصابم از دستشون خورد شد ولي پيام دادم كاش زودتر ميگفتي ما الان رسيديم ولي اشكال نداره انشالله دفعه ديگه!!! 😕
اونم گفت باشه انشالله (ديگه معذرت خواهي هم نكرد ) 😐
خانما هستيد بقيشو بگم