سلام من هر چی پول دستم میاد دارم طلا میخرم پسرم 6 سالشه و میدونم شوهرم اهل پول دادن نیست زمانی که من بخوام و من اصلا قصد ندارم بچه ام ایران بمونه و وقتی کلاس ششم رو تموم کرد میخوام بفرستمش یه کشور دیگه تا الان 20 میلیون جمع کردم و چون کارمندم راحت میتونم ماهی یه تومن بزارم کنار ولی شوهرم میگه همونو خرج خودت کن ولی من میدونم 7 هشت سال دیگه برا پول دادن اذیت میکنه و من اگه جمع کنم تا اون موقع یه پول حستبی میشه تا بفرستمش اونور برا تحصیلات چون نمیخوام اینجا باشه
کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.